loading...

دنیا کمالی

بازدید : 179
شنبه 12 تير 1400 زمان : 20:00

همسر معتاد، برخورد و رفتار مناسب با زن یا شوهر معتاد

با همسر معتاد ( زن یا شوهر) چگونه باید رفتار کرد؟ اگر همسرتان معتاد است اما باز هم به همسرتان علاقه دارید و تصمیم گرفته اید که با او زندگی کنید در این صورت نکاتی را باید رعایت کنید تا از آسیب دیدن به خود و فرزندانتان پیشگیری شود و انگیزه لازم برای ترک در همسرتان به وجود آید.

اگر چه پاک شدن و تغییر فرد معتاد به انگیزه و خواست خودش ربط دارد اما در این شرایط نقش خانواده بسیار مهم می باشد و زمانی که دیگران رفتار نامناسبی داشته باشند اعتیاد فرد شدت می یابد و در صورتی که در مورد نحوه برخورد با معتاد آگاهی لازم را داشته باشید می توانید به او کمک کنید تا فرایند ترک با سهولت بیشتری پشت سرگذاشته شود.

در ادامه این مقاله توضیحاتی در مورد رفتار با همسر معتاد ارائه می دهیم و همچنین خانواده ها باید آگاهی خود را در زمینه اعتیاد و ترک آن افزایش دهند تا به فرد معتاد بتوانند کمک کنند.

چگونگی ارتباط با همسر ( زن یا شوهر) معتاد؟

برای آن که با فردی که معتاد است بتوانید به زندگی تان ادامه دهید باید اطلاعات و مهارت های لازم در این زمینه را فرا بگیرید و همچنین برای ارتباط برقرار کردن با همسرتان در هنگام اعتیاد نکات زیر را در نظر بگیرید و به آن ها توجه کنید:

  1. ارتباط با همسر معتاد، قاطع باشید اما سرزنش نکنید.

در صورتی که همسرتان معتاد است به احتمال زیاد رفتار او شما را آزار داده است و خرج کردن پول زیادی برای تهیه مواد، وقت نگذاشتن با خانواده و یا رفتار غیر طبیعی بعد از مصرف باعث می شود تا شما عصبانی شوید اما در آن هنگام نباید او را مورد سرزنش قرار دهید و به خاطر آسیب هایی که به وجود آورده تحقیرش کنید زیرا این کار باعث تخریب شخصیت همسرتان می شود.

بعد از سرزنش و تحقیر شدن همسرتان احساس گناه می کند و خشمگین می شود و در این موقعیت عصبانیت و احساس گناه را تنها با مواد می تواند جبران کند زیرا قبلا یاد گرفته که با این روش خودش را آرام کند و از این طریق به آرامش می رسد.

پس نه تنها برای ترک کردن انگیزه ای پیدا نمی کند بلکه مصرفش را بیشتر می کند بنابراین بهتر است به جای سرزنش و توهین، صادقانه و به طور قاطع به او بگویید که از رفتار ش ناراحتی می شوید و همچنین به او بگویید که مشکلش را درک می کنید و در این زمینه می توانید به او کمک کنید در این صورت به او نشان خواهید داد که با خود او مشکلی ندارید و اعتیاد همسرتان شما را اذیت می کند و برایتان ناراحت کننده است.

  1. ارتباط با همسر معتاد، کنترل و مچ گیری نکنید

شما حق دارید که نگران مصرف او باشید و در صورتی که رفت و آمد های پنهانی و مشکوکی داشته باشد نگرانی شما بیشتر می شود اما اگر شما او را کنترل کنید به او حس مچ گیری و بی اعتمادی می دهید در این صورت نه تنها کنترل کردن شما به او کمکی نمی کند بلکه باعث می شود تا پنهان کاری اش را بیشتر کند.

در این شرایط شما باید به او ابراز علاقه کنید و به او یادآوری کنید که دوستش دارید و دوست داشتن تان به اعتیاد ربطی ندارد و در صورتی که در کنار شما احساس امنیت داشته باشد بیشتر از کمک تان استفاده می کند اما زمانی که در جبهه مقابل قرار بگیرید در این صورت حرف های شما برای او اهمیتی نخواهد داشت و به حرف هایتان توجه نمی کند.

  1. ارتباط با همسر معتاد، موقع نشئگی با او صحبت نکنید

هنگامی که همسرتان نئشه است و تازه مواد مصرف کرده هرگز با او صحبت نکنید زیرا در این حالت حرف های شما هیچ تاثیری بر روی او نمی گذارد بلکه باعث می شود شما با خطراتی رو به رو شوید، بسیاری از مواد مانند مواد محرک و توهم زا فرد را در حالت غیر طبیعی قرار می دهد و باعث می شود که فرد متوجه اطرافش نباشد و در حالت هذیان و توهم به سر ببرد در این حالت شما باید از خودتان مراقبت کنید و باید صبر کنید تا همسرتان به حالت عادی برگردد و در موقعیت مناسب به صورت جدی و قاطع با او حرف بزنید و در مورد مشکلات خود به او بگویید.

  1. مراقب حمایت ناسالم خود از او باشید!

برخی مواقع از روی دلسوزی طوری با همسر معتادتان رفتار می کنید که انگار حمایتش می کنید و او با عواقب رفتار ش مواجه نخواهد شد. این که به او اجازه بدهید نتیجه ناگوار رفتارش را ببیند برای شما سخت خواهد بود اما به او کمک می کند تا برای ترک انگیزه بگیرد.

به طور مثال اگر نمی تواند هزینه مواد را خودش تامین کند و از شما پول می گیرد و شما فکر می کنید به او بدهید بهتر است از دیگران قرض بگیرد یا از طریق خلاف پول را به دست آورید در واقع شما به صورت ناسالم از او حمایت کرده اید، یا مثلا در میان اقوام و آشنایان برای آبرو داری رفتارش را می پوشانید و همین حمایت ناسالم را انجام می دهید.

( البته منظور این نمی باشد که برای همه بیماری اعتیاد را توضیح دهید و تنها کافی است مسئولیت بیماری او را قبول نکنید.) او فردی بالغ است و خودش باید مسئول رفتارش باشد و نتیجه رفتار خود را بپذیرد.

به یاد داشته باشید که او کودک نیست که شما مسئولیت رفتار او را برعهده بگیرید، در صورتی که شما این رفتار را ادامه دهید انتظارات او بالا می رود و از تصمیم گیری برای ترک پشیمان می شود در این شرایط شما باید از روانشناس متخصص کمک بگیرید تا در حوزه اعتیاد به شما کمک کند و در این هنگام روانشناس به شما کمک می کند تا بتوانید بدون این که باعث سرخوردگی و تحقیر او شوید همسرتان را با مسئولیت هایش آشنا کنید و برای ترک به او کمک کنید.

  1. همسر معتاد، قواعد محکم داشته باشید

همسر شما با وجود این که گرفتار بیماری اعتیاد شده است اما عضوی از خانواده می باشد و باید به قواعد خانه پایبند باشد شما باید وظایف و مسئولیتش را به او گوشزد کنید و او را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهید و قاطعانه نسبت به قوانینی که وضع کرده اید بایستید و از موضع خود کوتاه نیایید.

به طور مثال صرف کردن مقداری از درآمدش برای خانواده، مصرف نکردن مواد در خانه و راه ندادن دوستانش به خانه می تواند از قواعدی باشد که وجود آن جلوی آسیب خانواده را می گیرد و در صورتی که همسرتان این موارد را رعایت کند نتیجه اعتیادش را بهتر لمس خواهد کرد.

  1. او هم عضو خانواده است

با توجه به این همسرتان معتاد است اما عضوی از خانواده می باشد و با توجه به این که مسئولیت رفتار او را بر عهده نمی گیرید باید او را به عنوانی عضو خانواده بپذیرید زیرا او هم حق دارد تا مانند دیگر اعضای خانواده در خانه حضور داشته باشد در کنار سفره با شما غذا بخورد و از فضای خانه استفاده کند و برای تصمیمات خانوادگی باید نظرش را بپرسید در صورت که فرد معتاد را نادیده بگیرید و او را طرد کنید در این صورت رفتارش به ادامه اعتیاد منجر خواهد شد.

زیرا افرادی که درگیر اعتیاد هستند نسبت به طرد شدن حساسیت بسیار بالایی از خودشان نشان می دهند و به همین خاطر در مواجه شدن با رفتار شما بیش از پیش در لاک اعتیاد فرو می روند و با مواد اعتیاد آور خودشان را سرگرم دارند.

  1. از خودتان در مقابل اعتیاد همسرتان محافظت کنید

همان طور که همسر شما در برابر رفتار خودش مسئول می باشد شما هم در برابر سلامت جسمی و روانی تان مسئول هستید با وجود این که همسر معتادتان می تواند آسیب هایی را برای خانواده به همراه داشته باشد اما شما نمی توانید نقش قربانی را به خودتان بگیرید و او مسئول آسیب به خودتان بدانید و در این صورت شما باید از خودتان مراقبت کنید و در این شرایط از خودتان محافظت نمایید.

شما در این شرایط باید به نیاز های اولیه خود مانند تفریح و صمیمیت با دوستان و خانواده خود توجه کنید و آن ها را نادیده نگیرید و همچنین برای سلامتی روان خودتان به روان شناس مراجعه کنید و خودتان وقف درمان بیماری همسرتان قرار ندهید و در صورتی شما می توانید در ترک اعتیاد به همسرتان کمک کنید که خودتان روحیه سالمی داشته باشید.

تا کی به ارتباط با همسر معتاد ادامه دهیم؟

این که تا کی می توانید با همسر معتادتان زندگی کنید به ظرفیت روانی خودتان بستگی دارد اما به طور کلی تا هنگامی که مصرف مواد و عوارض آن همسرتان را در شرایطی قرار نداده که به شما آسیبی وارد کند و رفتارش تا حدی قابل تحمل می باشد می توانید به ادامه ارتباط با او فکر کنید.

اگر همسرتان به دلیل مصرف کردن مواد دچار مشکلات روان شناختی شدیدی مانند پرخاشگری، افسردگی، حالات توهم و هذیان شده باشد در این صورت دیگر نمی توانید با او ارتباط موثری داشته باشید و باید در این موقعیت از اورژانس پزشکی، اورژانس اجتماعی (۱۲۳) و یا حتی پلیس کمک بگیرید.

منبع : همسر معتاد

بازدید : 280
سه شنبه 8 تير 1400 زمان : 14:49

غذا خوردن کودکان همیشه یکی از دغدغه های اصلی والدین علی الخصوص مادران بوده است. بسیاری از مادران از بد غذایی فرزندان خود شکایت می کنند و با حالتی اندوهگین و ناامید می گویند که فرزند من در طول روز هیچی نمی خورد یا کودک من بسیار بد غذا است و خیلی کم غذا می خورد. در این مقاله به بررسی و درمان مشکل کودک بد غذا پرداخته شده است

آیا کودک من بدغذا است؟

گاهی اوقات مادران بر اساس واقعیت، میزان غذا خوردن فرزندشان را ارزیابی نمی کنند بلکه بر اساس فانتزی ذهنی و میزان انتظارات خودشان در مورد غذا خوردن فرزندشان قضاوت می کنند.

گاهی اوقات نیز فقط کافی است مادر، کودکی را مشاهده کند که بسیار خوش خوراک و حتی پر خوراک است و بیشتر از حد مورد نیاز غذا می خورد در چنین حالتی است که مادر بلافاصله فرزند خودش را با فرزندی که غذا خوردنش استثناء است و حتی درست و نرمال هم نیست مقایسه می کند و به این ترتیب اینطور برداشت می کند که فرزندش به اندازه کافی غذا نمی خورد، در حالی که این تصور کاملا اشتباه است، به این دلیل که معده کودکان بسیار کوچک است و به همین دلیل زود سیر می شوند اما چون ما نمی توانیم دیدگاه و انتظار واقع بینانه ای داشته باشیم همیشه از میزان غذا خوردن فرزندمان ناراضی هستیم و البته بدیهی است که اگر شما فرزندتان را با یک فرزند بسیار پرخور مقایسه کنید به این نتیجه می رسید که فرزندتان بی اشتها و بدغذا است، در صورتی که غذا خوردن فرزند شما کاملا نرمال است و جای نگرانی نیست.

اما برخی از کودکان واقعا بد غذا هستند و این بدغذایی آن ها سبب شده است که بدن آن ها به خوبی رشد نکند و بسیار ضعیف شوند. در چنین شرایطی نیاز هست که به دنبال راه چاره برای این مسئله باشیم.

در مورد برخی از مسائل برای اینکه بتوانیم راه حل مناسبی ارائه دهیم، پیدا کردن علت مشکل اهمیت بسیاری دارد، یعنی بر اساس علت مسئله راه حل ارائه شده متفاوت خواهد بود، بد غذایی کودکان نیز از دسته این مسائل است. بد غذایی کودکان دلایل مختلفی می تواند داشته باشد که اگر دلیل آن را پیدا کنیم می توانیم راه حل مناسب را برای رفع آن بکار بگیریم.

دلایل بد غذایی کودکان

  • مشکلات جسمانی

برای اینکه بتوانیم مشکلی را از نظر روان شناختی مورد بررسی قرار دهیم در ابتدا نیاز است که از نظر عملکرد جسمانی فرد مطمئن شویم. برخی از مادران اولین کاری که برای پیدا کردن راه حل در مورد بی اشتهایی و بدغذایی کودک خود می کنند به روانشناس کودک مراجعه می کنند و از مشاور می خواهند که شیوه درست رفتاری را در برخورد با کودک بد غذا را آموزش دهند، اما نیاز است که بدانیم در بسیاری از مواقع کودک به دلیل مشکلات جسمانی از خوردن غذا امتناع می کند و اشتیاقی نسبت به آن نشان نمی دهد.

این مشکلات می تواند درد لثه و دندان باشد، می تواند مشکل در هضم غذا و یا یبوست باشد، گاهی اوقات نیز اشکال در فرو بردن و قورت دادن غذا به دلیل درد یا زخم زبان یا گلو است که باعث می شود کودک از غذا خوردن امتناع کند، به همین دلیل بهترین، مهمترین و اولین کار این است که در ابتدا به پزشک اطفال مراجعه کنید و فرزندتان را مورد معاینه پزشکی قرار دهید تا در ابتدا از سلامت جسمی او مطلع شوید و اگر فرزند شما از نظر شرایط جسمانی مشکلی دارد آن را حل کنید در غیر اینصورت با اطمینان از سلامت جسمانی فرزندتان به دنبال علت های دیگر باشید.

  • بدخوابی یا بیخوابی از دلایل بدغذایی کودکان

عدم خواب کافی می تواند روند طبیعی سیستم بدن را به هم بریزد و موجب اختلال در سلامت جسمانی کودک شود. در چنین شرایطی کودک بسیار بی حوصله می شود و اشتیاقی به انجام فعالیت های مورد نیاز ندارد. این مسئله می تواند در شرایط تغذیه ای کودک نیز تاثیر منفی بگذارد.

  • کم تحرکی

هرچقدر بدن فعالیت بیشتری داشته باشد سوخت و ساز بیشتری دارد و در چنین شرایطی کودک بیشتر احساس گرسنگی می کند، اما کودکی که تحرک لازم و مناسبی نداشته باشد طبیعتا سوخت و ساز زیادی نیز ندارد و کمتر احتمال دارد که گرسنه شود. بنابراین توجه به این امر اهمیت زیادی دارد. البته کم تحرکی کودک نیز می تواند علت فیزیولوژی داشته باشد که در اینصورت معاینه پزشک الزامی است.

منبع : بهترین برخورد با کودک بد غذا با استفاده از مشاوره نوین

بازدید : 294
سه شنبه 1 تير 1400 زمان : 19:31

زندگی مشترک در کنار همه مزیت هایی که دارد، دارای فراز و نشیب های زیادی است و زن و مرد در طول زندگی مشترک ممکن است با چالش های زیادی رو برو شوند که اگر نحوه گفت و گوی مسالمت آمیز و حل این چالش ها را بلد نباشند، با مشکلات زیادی برخورد خواهند کرد. یکی از این چالش ها همسر ولخرج می باشد که در این مقاله به طور کامل به آن پرداخته شده است.

البته مهمترین اقدام برای داشتن یک زندگی مشترک موفق و لذت بخش، پیشگیری از بروز مشکل است. پیشگیری از بروز مشکلات از طریق تلاش برای کسب شناخت مطلوب و صحبت درباره شباهت ها و تفاوت ها، قبل از ازدواج صورت می پذیرد.

زن و مرد اگر در دوران قبل از ازدواج، زمانی را برای تعامل و گفت و گو و کسب شناخت یکدیگر اختصاص بدهند، احتمال اینکه در زندگی مشترکشان به مشکل بخورند کمتر است، اما تصور کنید که زن و مرد بدون شناخت قبلی با یکدیگر زندگی مشترکشان را شروع کنند و تلاش کنند که در حین شروع زندگی مشترک همدیگر را بشناسند، طبیعی است که در چنین شرایطی زن و مرد در کمال تعجب با خصوصیاتی از یکدیگر آشنا می شوند که هیچ آمادگی برای برخورد با آن را نداشته اند.

پیشنهاد مشاور: سوالات مهم ازدواج درمورد مسائل مالی و اقتصادی

یکی از مشکلاتی که ممکن است آقایان بعد از ازدواج با آن روبرو شوند، ولخرج بودن همسرشان است، ولخرج بودن همسر مشکلی است که بسیاری از آقایان از آن شکایت می کنند و گاهی با حالت درماندگی می گویند که نمی دانیم با همسرمان چه کنیم. اگر طبق خواسته همسرمان پیش برویم بعد از مدتی ورشکست می شویم و اگر طبق خواسته اش پیش نرویم مدام در خانه جر و بحث و دعوا داریم. طبیعی است که در چنین حالتی فرد بسیار درمانده و ناامید می شود.

ما در این مقاله قصد داریم در مورد همسر ولخرج با تمرکز با زن ولخرج صحبت کنیم تا ضمن بررسی این موضوع بتوانیم راه حل های مناسب را به شما ارائه دهیم.

ولخرجی چیست؟

ولخرجی رفتاری خودخواهانه است و شامل هزینه هایی می شود که توجهی به اولویت ها و نیازهای اصلی خانواده در آن به چشم نمی خورد.

ولخرجی با دست و دلبازی تفاوت دارد. فرد ولخرج برای هزینه های خود چهارچوب و محدودیتی ندارد و پولش را در جای مناسبی خرج نمی کند، اما یک فرد دست و دلباز بر طبق "باید و نباید ها" هزینه می کند، یعنی این هزینه باید در جای خود صرف شود و اسرافی هم نباید در کار باشد، من باید پس انداز کنم اما نیازهای اصلی من نباید نادیده گرفته شود.

فرد ولخرج زمانی که چیزی را می خرد ممکن است نیازی به آن نداشته باشد، مثلا فرد چند دست مانتو و کیف و کفش به تازگی خریده است و نیازی به خرید لباس جدید ندارد اما با این وجود مدام در حال خرید است اما در دست و دلبازی، فرد با یک نیاز واقعی مواجه است و فرد بر اساس نیازش است که چند دست لباس را می خرد.

پیشنهاد مشاور: فواید خرید درمانی و رهایی از افسردگی و اضطراب

ولخرجی می تواند ناشی از عدم مدیریت اقتصادی باشد و به خانواده آسیب برساند اما دست و دلبازی می تواند نوعی مدیریت اقتصادی درست باشد که می تواند در بنیان خانواده به صورت مثبت تاثیر گذار باشد.

همسر ولخرج

علت ولخرج بودن فرد

گاهی ولخرجی ناشی از یک عقده روانی و عدم ارضای نیازهای روانشناختی در دوران کودکی است. یعنی عدم توجه پدر و مادر به نیازهای کودک باعث شده است که فرد در بزرگسالی برای جبران عدم ارضای نیازهایش به صورت افراطی و بدون برنامه ریزی پول هایش را خرج کند.

گاهی وقت ها هم ولخرجی رنگ و بوی عادت دارد و چون فرد در محیط خانواده اش با این شیوه هزینه کردن بزرگ شده است، عادت به ولخرجی کرده است و در واقع مدیریت اقتصادی را آموزش ندیده است.

فخر فروشی و تلاش برای جلب توجه دیگران نیز، می تواند یکی از دلایل ولخرجی باشد.

از دیگر دلایل ولخرجی نیز می تواند عوامل زیر باشد:

  • خودخواهی
  • چشم و هم چشمی
  • عدم آینده نگری
  • محیط اجتماعی، خانوادگی و گروه دوستان
  • عدم آگاهی در مورد وضعیت اقتصادی جامعه
  • نداشتن برنامه ریزی و عدم هدف گذاری در رسیدن به برنامه های آینده
  • مدیریت مالی ضعیف
  • لذت نبردن از خرید

شاید ولخرج بودن تا زمانی که فرد مجرد است خیلی مشکل ساز نباشد، هر چند که در دوران مجردی نیز می تواند مسیر پیشرفت اقتصادی فرد را به تعویق بیندازد اما چون در دوران مجردی، فرد مستقل است و رفتارهای او بیشتر از هر کس به خودش آسیب می زند نه به شخص دیگر، آسیب های آن خیلی به چشم نمی خورد، اما زمانی که فرد ازدواج می کند و در نحوه خرج کردن با همسر خود تفاهم ندارد، مشکلات بسیاری بین زن و مرد به دلیل ولخرج بودن زن، بوجود می آید.

پیشنهاد مشاور: شنونده خوبی برای همسرمان باشیم + تست تفاهم زن و شوهر

به همین دلیل بهترین کار برای بوجود آمدن چنین مشکلی این است که زن و مرد در مراحل آشنایی در مورد این مسئله صحبت کنند و در واقع از بوجود آمدن چنین مشکلی پیشگیری کنند.

راه های پیشگیری از بوجود آمدن اختلافات اقتصادی بین زن و مرد

برای پیشگیری از بوجود آمدن اختلافات بین زن و مرد نیاز است که در ابتدا یعنی در دوران آشنایی در خصوص مباحث مالی توافقات اساسی صورت پذیرد که برای رسیدن به این امر نیاز به شفافیت مالی (میزان درآمد ماهانه) است و بعد از مشخص کردن شفافیت مالی نیاز است که در مورد نحوه مدیریت اقتصادی، اولویت بندی نیازها، اهداف و مسیر رسیدن به این اهداف صحبت شود.

در واقع آگاهی از مسئولیت های مالی مسیر مشترک و مدیریت مالی دو طرفه از جمله مهمترین مواردی هستند که باید در جلسات آشنایی در مورد آن ها صحبت و به توافق رسید.

اما در بسیاری از مواقع، زن و مرد بعد از شروع زندگی مشترک در خصوص مسائل مالی به مشکل و اختلاف می خورند و در اکثر مواقع مردان معتقدند که همسرشان ولخرج است و برای این مسئله به دنبال راه حل هستند.

درمان ولخرجی همسر

قبل از هرچیز باید سعی کنید دیدگاه واقع بینانه داشته باشید و ببینید که:

  • آیا همسرتان واقعا ولخرج است یا اینکه شما در تامین هزینه های مورد نیاز همسرتان بسیار سخت گیر و وسواسی هستید؟
  • آیا از پول، به عنوان اهرم فشار برای تبعیت همسرتان از شما استفاده می کنید یا خیر؟
  • آیا با رفتارتان باعث بی اعتمادی بین خود و همسرتان شده اید یا خیر؟
  • آیا سیاست اقتصادی و نحوه مدیریت مالی شما باعث سلب آرامش شما و همسرتان شده است یا اینکه رفتار شما منطقی و دور از خساست و آزار رساندن به همسرتان است؟

بسیاری از خانم ها با بیان جملاتی مثل "همسرم در مورد درآمدش با من صادق نیست" "با اینکه می دانم همسرم درآمد خوبی دارد اما همیشه از نداری و بی پولی می نالد" "او ریز به ریز دنبال حساب های خانه است" "هرزمان که از او پول می خواهم باید چندین بار به او بگویم تا بالاخره توجه کند"، از همسرشان شکایت می کنند و معتقدند که همسرشان خسیس است، طبیعی است که اگر مردی چنین خصوصیات رفتاری داشته باشد، نمی تواند همسرش را درک کند و رفع نیازهای همسرش را نوعی ولخرجی می داند، در صورتی که چنین تفکری اشتباه است و این همسر شما نیست که ولخرج است بلکه این شما هستید که در خرج کردن و تامین نیازهای خود و همسرتان بسیار وسواسی رفتار می کنید و باعث ایجاد مشکلات عدیده ای بین خود و همسرتان شده اید.

اما اگر همسری دارید که مدام از شما انتظارات نامعقولانه دارد و با وجود رفع نیازهایش توسط شما بازهم ناراضی است و مدام از شما شکایت می کند و به صورت خودخواهانه و بدون توجه به اولویت ها و نیازهای سایر اعضای خانواده، پول خرج می کند می توان گفت که همسر شما ولخرج است و در چنین شرایطی نیاز به استفاده از راهکارهایی دارید.

منبع : شناسایی و درمان همسر ولخرج با روش های نوین روانشناسی

بازدید : 175
سه شنبه 1 تير 1400 زمان : 19:29

تیوپنتال، موارد مصرف، عوارض و اثرات داروی تیوپنتال

تیوپنتال یکی از داروهای آرام بخش و خواب آور می باشد که طول اثر بسیار کوتاهی دارد و تاثیرات قوی بر روی سیستم عصبی مرکزی می گذارد و به عنوان یک داروی بیهوشی مورد تجویز قرار می گیرد این دارو برای بعضی از افراد که مشکلاتی مانند آسم، تیروئید، کبد و کلیه دارند ممنوع می باشند و عوارضی مانند احساس خواب آلودگی مداوم، تنفس ضعیف و کاهش ضربان قلب را به همراه خواهد داشت.

بنابراین لازم است تا با موارد مصرف در مورد اثرات و عوارض داروی تیوپنتال آگاهی لازم را داشته باشید در ادامه این مقاله به بررسی بیشتر این موضوع می پردازیم و اطلاعاتی را بیان می کنیم.

تیوپنتال چیست؟

تیوپنتال از نظر طبقه بندی دارویی در دسته آرام بخش و خواب آور ها قرار می گیرد و در زیر گروه باربیتورات ها می باشد این دارو بر روی سیستم عصبی مرکزی اثر می گذارد و باعث می شود تا فعالیت های مغزی کاهش یابد و به همین کاربرد این دارو القای بیهوشی می باشد و به عنوان ضد اضطراب و خواب آور مورد استفاده قرار نمی گیرد.

تیوپنتال در عمل های جراحی قبل از این که بی حسی های عمومی به فرد تزریق شود به صورت استنشاقی مورد استفاده قرار می گیرد و باعث آرامش بیشتر در بیمار می شود.

موارد منع مصرف تیوپنتال

تیوپنتال در برخی شرایط و برای برخی از بیماران با ممنوعیت همراه می باشد در صورتی که به هر یک از موارد زیر رو به رو شدید موضوع را به پزشک مورد نظر اطلاع دهید.

  • بیماری های کبدی
  • بیماری های کلیوی
  • میاستنی گراویس ( ضعف وخیم عضلانی)
  • آسم
  • تیروئید
  • تجربه واکنش آلرژیک به سایر باربیتورات ها نظیر سکوباربیتال و فنوباربیتال

نحوه مصرف

تیوپنتال معمولا به صورت استنشاقی یا تزریقی مورد استفاده بیمار قرار می گیرد پس از این که تزریق وریدی این دارو انجام شد متخصصین تنفس، فشار خون، ضربان قلب، اکسیژن، عملکرد کلیه ها و سایر علائم حیاتی بدن را تحت نظر قرار می دهند.


عوارض مصرف تیوپنتال

بسیاری ازا افراد زمانی که باربیتورات را مورد استفاده قرار می دهند دچار واکنش های آلرژیک می شوند در صورتی که با این واکنش ها رو به رو شدید حتما نسبت به دریافت خدمات اورژانس پزشکی اقداماتی را انجام دهید، از جمله علائمی که می توانید در این شرایط تجربه کنید می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بروز کهیر های پوستی
  • مشکلات تنفسی
  • بروز تورم صورت
  • تورم لب ها، زبان یا گلو

با توجه به مطالب بیان شده این عوارض چندان رایج نمی باشند و تنها درصد کمی از افراد این عوارض را تجربه می کنند، عوارض رایج مصرف تیوپنتال شامل موارد زیر است ک در صورتی که هر کدام از موارد زیر را مشاهده کردید می توانید با مراقبان بهداشتی تماس بگیرید:

  • احساس خواب آلودگی مداوم
  • تنفس ضعیف یا کم عمق
  • کاهش ضربان قلب
  • عطسه، سرفه یا احساس تنگی نفس
  • لرز

تداخلات دارویی تیوپنتال

مصرف بسیاری از داروها بدون نسخه پزشک و داروهای گیاهی همزمان با تیوپنتال ممنوع می باشد و در صورتی که به طور همزمان آرام بخش ها و داروهای تضیف کننده سیستم عصبی مرکزی همراه با تیوپنتال مصرف شود باعث به وجود آمدن مشکلات جدی خواهد شد و به همین دلیل لازم است هر گونه دارویی که مصرف می کنید قبل از مصرف تیوپنتال به پزشک مورد نظر اطلاع دهید.

منبع : تیوپنتال داروی آرامش بخش یا ماده مخدر؟

بازدید : 263
سه شنبه 25 خرداد 1400 زمان : 23:44

تاثیر مواد مخدر بر مغز | عوارض اعتیاد به مواد مخدر بر مغز

آیا در مورد تاثیری که مواد مخدر بر روی مغز می گذارد اطلاعاتی دارید؟ مغز اصلی ترین اندام بدن می باشد و این عضو بدن باعث می شود تا عملکردهای مختلف بدن با هم هماهنگ شود و سامان یابد و هر کدام از قسمت های بدن مخصوص یک فعالیت و عمل خاصی می باشند.

مصرف مواد مخدر به مرور بر روی عملکرد های مختلف مغز اثر می گذارد و به شکل های مختلفی آن را مختل می کند این تاثیرات مغزی تا جایی پیش می رود که فرد اراده خود را از دست می دهد و به حد زیادی به ماده مخدر وابسته می شود و مصرف آن را ادامه می دهد و این وابستگی باعث می شود در صورتی که مواد مخدر استفاده نکند عملکرد مغزی او به طور کامل مختل شود. شما می توانید آگاهی لازم در مورد مواد مخدر داشته باشید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید در این صورت گامی موثر در جهت ترک برداشته اید.

تاثیر مواد مخدر بر مغز

مواد مخدر در سیستم های ارتباطی درگیری ایجاد می کند و در مسیر انتقال، دریافت و پردازش طبیعی نورون ها دخالت می کند و به این ترتیب بر روی مغز تاثیر می گذارد، نورون ها سلول های عصبی مغز هستند و وظیفه آن انتقال دادن اطلاعات است، انتقال اطلاعات در نورون ها به وسیله مواد شیمیای به نام انتقال دهنده عصبی یا نوروترنسمیترها رخ می دهند و هر کدام از نورون هاز انتقال دهنده های عصبی خاصی استفاده می کنند و انتقال اطلاعات را انجام می دهند.

پس از مصرف چه اتفاقی در مغز فرد میفتد؟

مواد مخدر بعد از این که مصرف می شوند وارد سیستم های عصبی مغز می شوند و شبیه انتقال دهنده های عصبی هستند و مواد مخدر به خاطر شباهت جایگزین انتقال دهنده های عصبی می شوند این مواد جایگزین شده در دریافت و پردازش اطلاعات اختلالاتی را به وجود می آورد.

نورون ها به علت شباهت ساختار مواد مخدر با انتقال دهنده های عصبی آن ها را به عنوان انتقال دهنده شناسایی می کنند و اجازه می دهند تا این مواد وارد سلول های عصبی شده و آن ها را مورد تحریک قرار دهند.

ورود مواد مخدر باعث می شود تا مغز به صورت طبیعی تولید انتقال دهنده های عصبی را کاهش دهد و برای انتقال پیام ها مغز به مواد مخدر نیاز داشته باشد، برخی از مواد مخدر محرک مانند آمفتامین و کوکائین باعث می شود تا نورون های مغزی به مقدار زیادی انتقال دهنده تولید کنند و میزان آن را از حالت طبیعی خارج کنند.

در این صورت پیام های قوی تری در مغز تولید خواهد شود و در فعالیت های ارتباطی اختلالاتی به وجود خواهد آورد، و به همین دلیل پس از مصرف مواد مخدر در فرد حالاتی شبیه سرخوشی، لذت و شادی با شدت بسیار قوی تری اتفاق می افتد.

تاثیر مواد مخدر بر مغز، مواد چگونه منجر به احساس لذت می شود؟

برخی از انتقال دهنده های عصبی در مغز مسئول رساندن پیام شادی و لذت در سطوح بالاتر مغزی هستند از جمله این نوروترنسمیترها می توان به دوپامین و سروتونین اشاره کرد در حالت طبیعی این انتقال دهنده ها با دریافت پاداش های ساده تری مانند غذا خوردن، داشتن تعاملات مثبت با دیگران، پرداختن به فعالیت های مورد علاقه نظیر موسیقی، غیره ایجاد می شوند و به همین دلیل انسان ها از این فعالیت ها لذت می برد و برای او جالب است.

در هنگام مصرف مواد میزان بیشتری از این انتقال دهنده ها در مغز ترشح می شود و در این حالت افراد از ساده ترین فعالیت های خود لذت می برند و احساساتی مانند سرخوشی و نئشگی را تجربه می کنند.

و امروزه نظرات جدیدتری در مورد تاثیر مواد دوپامین بیان شده است و دانشمندان امروزه فکر می کنند که دوپامین بیشتر با مجبور کردن فرد برای تکرار فعالیت های لذت بخش ( یا همان مصرف مواد) ارتباط دارد تا تولید مستقیم لذت. این نظریات کمک می کند تا افراد متوجه شوند که وابستگی مواد در افراد چطور به وجود می آید.


دلیل وابستگی روانی و اعتیاد به مواد مخدر

افزایش بیش از حد دوپامین باعث تغییر شکل گیرنده های دوپامینی می شود و یا نورون های تولید کننده دوپامین را کاهش می دهد و در نتیجه پس از مدتی دوپامینی که در مغز وجود دارد به صورت طبیعی کاهش می یابد و فرد دچار افسردگی، کسلی، بی لذتی و بی هیجانی می شود و فرد برای این که حالت های خوشحالی و نشئگی گذشته را تجربه کند میزان بیشتری مواد مخدر مصرف می کند تا دوپامین بدن او به حد طبیعی برسد و این چنین فرد در چرخه معیوب گیر می کند.

یعنی برای این که دوپامین مغز خود را به حد طبیعی برسد ماده مخدر بیشتری را مصرف می کند و زمانی که مواد مخدر افزایش یابد باعث کاهش دوپامین طبیعی بدن می شود، این چرخه مصرف مواد مخدر به مرور زمان باعث می شود تا تغییرات بلندمدتی بر روی مغز ایجاد شود و این تغییرات باعث می شود تا فرد کنترل خود را بر روی مصرف مواد بردارد به بیان دیگر مواد مخدر کنترل سیستم لذت را در دست خواهند گرفت.

در این صورت بیماری میزان مصرف مواد مخدر او افزایش می یابد تا دوپامین دوباره به سطح عادی برگردد و چنین فردی نمی تواند بدون مصرف مواد از زندگی لذت ببرد و دچار افسردگی می شود.

ترک اعتیاد به مواد مخدر و مشکلات روانی ناشی از آن

آسیب های مغزی که در اثر مصرف مواد مخدر به وجود می آید گاهی اوقات تا آخر عمر فرد را درگیر می کنند و در صورت کاهش مصرف مواد مغز به تدریج به جبران کمبود انتقال دهنده های عصبی خود می پردازد.

اما نکته ای که بسیار مهم است و باید به او توجه شود جدی گرفتن تاثیر روانی ناشی از افزایش ناگهانی دوپامین و حالت نشئگی می باشد که در روان فرد باقی می ماند و این دلیلی برای بازگشت اعتیاد فرد می باشد و فرد تجربه استفاده مجدد بسیار برای او لذت بخش است و تصورات جالبی از حالت سرخوشی در آن موقعیت دارد به قدری که فرد وسوسه می شود دوباره بعد از ماه ها ترک به سمت مصرف مواد مخدر برود.

به همین دلیل بسیار برای فرد اهمیت دارد تا از نظر روانی خودش را درمان کند زیرا ترک اعتیاد از نظر روانی اهمیت بیشتری نسبت به مسائل جسمانی دارد و افراد نباید تنها به سم زدایی از بدن اکتفا کنند. در واقع برای اینکه آسیب های مغزی و اختلالات روانی درمان شود باید به روانشناس مراجعه کنید تا مشاوره لازم برای ترک اعتیاد انجام شود.

منبع : تاثیر مواد مخدر بر مغز بهبود یا ضعف؟

بازدید : 251
سه شنبه 25 خرداد 1400 زمان : 23:42

بهترین برخوردی با خیانت زنان چه می باشد؟ به احتمال زیاد اولین عکس العملی در برابر خیانت زنان پرخاشگری و خشونت می باشد، بله ما نیز قبول داریم که خیانت غرور شما را جریحه دار می کند اما خشونت عکس العمل درستی در برابر خیانت زنان نمی باشد.

برای این که این مشکل را به درستی مدیریت و کنترل کنید نیاز به آگاهی و توانمندی بسیاری وجود دارد باید به گذشته باز گردید و کیفیت زندگی تان را مورد بررسی قرار دهید و اگر کمی دقت داشته باشید می توانید نشانه های خیانت را در زندگی تان پیدا کنید، خیانت کردن می تواند به خاطر بازتاب مشکلی در زندگی تان باشد شما باید ابتدا تلاش کنید تا هیجانات خودتان را به درستی مدیریت کنید و بعد از مشاور و متخصص برای کمک گرفتن استفاده نمایید برای این که اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید باید این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید.

برخورد با خیانت زنان، دلایل بروز خیانت

بر اساس نظر متخصصین روانشناسی هر چیزی که باید در انحصار همسرتان باشد ولی با فرد دیگری در میان گذاشته اید خیانت به حساب می آید، با توجه به این نکته صحبت کردن در فضای مجازی و یا انتشار عکس در صورتی که با نظر شما و باورهای فرهنگی جامعه متفاوت باشد مصداقی از خیانت می باشد.

البته در بسیاری از مواقع آن چه به عنوان خیانت زنان به حساب می آید رابطه ای عمیق تر از این می باشد.

آقایان برای این که قدرت و تنوع طلبی خودشان را ارضا کنند به سمت خیانت کردن می روند ولی هدف زنان از خیانت کردن رفع مشکلات عاطفی می باشد و زنان زمانی به سراغ فرد دیگری غیر همسرشان می روند که بخواهند نیاز عاطفی شان را رفع کنند و زمانی که مطمئن شدند علاقه شریک عاطفی جدید به آن ها واقعی می باشند از رابطه قبلی خودشان خارج خواهند شد.

برخورد با خیانت زنان، قدم اول کنترل خشم

برخی از رویدادهای زندگی باعث شده تا هیجانات منفی به وجود آید و رفتارهای تکانشی، بدون فکر و مخربی را ایجاد کند، یکی از قوی ترین هیجانات بشری خشم می باشد و زمانی که مردان با خیانت همسرشان رو به رو می شوند خشم بسیار شدیدی را تجربه می کنند.

این مسئله قابل درک می باشد و طبیعی است اما در صورتی که نمی توانید خشم را به درستی کنترل کنید در این صورت احساسات شما فرمان زندگی تان را به دست خواهد گرفت در این صورت ممکن است شما اقدامات پرخاشگرانه ای را انجام دهید که بعدا به شدت پشیمان شوید و دیگر نتوانید روابط خودتان را ترمیم کنید.

پس قبل از آن که واکنشی را انجام دهید بهتر است خودتان را کنترل کنید و روش های مثبتی را پیدا کنید تا بتوانید به وسیله آن احساستان را مدیریت کنید.

برخورد با خیانت زنان، در برابر خیانت زنان چه کاری باید انجام دهیم؟

برخورد با خیانت زنان، احساسات خود را بپذیرید

در صورتی که شریک زندگی تان خیانت کند با مشکلات روحی بسیاری رو به رو خواهید شد و باعث می شود تا شما خشم بسیاری نسبت به شریک زندگی تان احساس کنید و اعتماد به نفس شما با مشکلاتی رو به رو شده و کاهش می یابد به طوری که خودتان را با فردی که وارد رابطه شده است مقایسه می کنید و بعضی وقت ها ممکن است خودتان را سرزنش کنید و دلتنگ همسرتان شوید.

بسیاری از افرادی در صورتی که در این شرایط قرار می گیرند تمایل دارند ناراحتی شان را از بحرانی که در رابطه ایجاد شده کتمان نمایند و یا خودشان را نسبت به قضیه بی تفاوت نشان دهند، با این وجود روانشناسان معتقدند که نباید خودتان را سرزنش کنید و آن چه احساس می کنید به خودتان حق بدهید و سعی کنید که هیجانات خود را فرو نخورید.

زیرا بسیاری از افراد هیجانات خودشان را فرو می خورند و در آینده با مشکلات روحی و روانی بسیاری رو به رو می شوند در صورتی که احساس می کنید نمی توانید هیجانات خودتان را به درستی کنترل کنید و یا با گذشت زمان هنوز هم شرایط ناراحت کننده ای را تجربه می کنید در این صورت بهتر است از مشاوره در این زمینه کمک بخواهید تا راهنمایی های لازم را برای شما بیان کند.

بازنگری ارتباط عاطفی

خیانت در مردان و زنان به دلیل مشکلات در میان زوجین به وجود می آید در اکثر اوقات افراد به خاطر این که نمی توانند به لحاظ عاطفی ارضا شوند با شخص سوم ارتباط برقرار می کنند و رابطه ای که غیر موثر و بیمارگون باشد نشانه های زیر را به همراه خواهد داشت.

  • فقدان گفت و گو کافی و صمیمانه در طول روز
  • نبود درک متقابل بین زوجین
  • سردی عاطفی
  • نبود رابطه جنسی و فیزیکی کافی
  • و غیره.

در صورتی که این نشانه ها و علائم در زندگی تان باشد در این صورت ارتباط شما با همسرتان دچار مشکل شده است و ارتباط موثر با همسر باعث می شود تا نیازهای عاطفی شما به درستی ارضا شود و روابط انسانی خوبی را برقرار کنید و در صورتی که در میان شما اختلال به وجود آید باعث احساس شکست، یاس و کمبود و غیره می شود.

بسیاری از زنان ارتباط عاطفی برای آن ها اهمیت بسیاری دارد و ارزش دو چندانی قائل هستند و در صورتی که ارتباط عاطفی نامطلوبی داشته باشند از نظر روحی بسیار اذیت شده و برای آن ها آزار دهنده خواهد بود، و بسیاری از زنان در ارتباط با همسرشان دچار مشکل می شوند و احساس شکست و ناکامی می کنند و به همین دلیل مشکلات روان شناختی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی برای آن ها به وجود می آید و احتمال دارد برای این مشکلات عاطفی شان را جبران کنند به روابط دیگری پناه ببرند و با افراد دیگر در ارتباط باشند، البته یکی از دلایل خیانت شامل این مسئله می شود.

در صورتی که شما در شرایط نامناسبی قرار گرفته اید باید راه حل مناسبی را برای آن ها شرایط در نظر بگیرید در این صورت باید ارتباط خودتان را با همسر را بررسی کرده و کیفیت آن را مدنظر بگیرید و در صورتی که در شرایط به وجود آمده خودتان را مقصر می دانید باید برای رفع آن اقداماتی را انجام دهید.

برخورد با خیانت زنان، با همسرتان صحبت کنید

پس از این که توانستید احساسات خودتان را کنترل کنید به خاطر اتفاقی که به وجود آمده است در فضایی به دور از تنش و در یک ملاقات حضوری سعی کنید با همسرتان حرف بزنید، قبل از آن که تصمیمی در مورد آینده بگیرید بهتر است صحبت های طرف مقابل تان را بشنوید، دلایلی که به خاطر آن به شما خیانت کرده است و تصمیمی که در ارتباط با شما گرفته است بر روی تصمیمات آینده شما نقش بسیار مهمی دارد.

منطقی تصمیم بگیرید

در این مرحله احساسات و خواسته های خودتان را در نظر بگیرید و صحبت های طرف مقابل تان را بشنوید و آن ها را در در کنار یکدیگر قرار دهید و راجع به آینده تان تصمیم جدی بگیرید، ممکن است بعد از خیانت شما تصمیم گرفته باشید به رابطه تان یک فرصت دیگری بدهید و یا برای همیشه آن را تمام کنید اما باید همه معایب و مزایای آن را با دقت بررسی کنید و در این خصوص از خانواده و مشاورین کمک بخواهید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید.

منبع : برخورد با خیانت زنان، در برابر خیانت زنان چه کاری باید انجام دهیم؟

بازدید : 193
چهارشنبه 19 خرداد 1400 زمان : 17:59

دگزامفتامین، موارد و عوارض مصرف دگزامفتامین

دگزامفتامین چیست و در چه مواردی مورد استفاده قرار می گیرد؟ دگزامفتامین همان دکستروآمفتامین است که نوعی داروی محرک عصبی می باشد و باعث افزایش فعالیت مغزی می شود و در مواردی مانند بیش فعالی کودکان و حمله خواب مورد استفاده قرار می گیرد، اما این دارو عوارض جسمانی و روانی بسیاری دارد و می تواند مشکلات بسیاری برای فرد ایجاد کند.

دگزامفتامین با داروهای ضد افسردگی نیز تداخل ایجاد می کند و برای کودکان زیر ۶ سال، مادران شیرده و افرادی که سابقه قلبی دارند منع مصرف دارد.

اگر می خواهید در مورد این دارو اطلاعاتی کسب کنید و قصد مصرف آن را دارید این مقاله را تا انتها مورد مطالعه قرار دهید، همچنین می توانید از روانشناس کمک بگیرید تا بدون مصرف داروهایی که عوارض دارند بیش فعالی و حمله خواب را مورد درمان قرار دهید.

دگزامفتامین چیست؟

دگزامفتامین یا دکستروآمفتامین داروی محرک عصبی مرکزی می باشد این دارو بر روی اعصاب مغز و انتقال دهنده های عصبی مغزی تاثیر می گذارد و تغییراتی در جهت بیش فعالی و کنترل تکانه ایجاد می کند، این دارو هم چنین برای درمان نارکولپسی یا همان حمله خواب و اختلال بیش فعالی و نقص توجه مورد استفاده قرار می گیرد.

میزان و نحوه مصرف داروی دکستروآمفتامین

میزان مصرف این دارو از مقدار بسیار کم شروع شده است و به تدریج تحت نظر پزشک معالج و بر اساس علت بیماری که می تواند بیماری بیش فعالی یا نارکولپسی باشد افزایش می یابد، این دارو ۳ تا ۴ ساعت بعد از مصرف اثر می گذارد و روزی ۲ تا ۴ بار تجویز می گردد.

مصرف دگزامفتامین باعث کاهش وزن و اشتهای فرد می شود و به همین دلیل باید دائما قد و وزن کودک چک شود و در زمانی که مشکل برای فرد ایجاد می کند مصرف دارو باید قطع شود و دوباره شروع شود.

افرادی که از داروی دگزامفتامین استفاده می کنند باید حتما پزشک خود را از انواع داروهای دیگری که مصرف می کنند مطلع سازند، داروی دگزامفتامین باید به تدریج و تحت نظر پزشک قطع شود و از قطع شدن ناگهانی آن به شدت خودداری نمایید.

داروی دگزامفتامین، عوارض روانی

دگزامفتامین دارای عوارض جانبی روحی و روانی می باشد و در صورتی که بدون تجویز پزشک و به صورت خودسرانه استفاد شود باعث وابستگی شدید جسمانی و بروز علائم اعتیاد می شود، در زیر نمونه هایی از عوارض جانبی روحی و روانی آن را بیان می کنیم.

  • بی قراری
  • بی خوابی
  • وحشت شبانه
  • خواب آلودگی
  • بی حوصلگی
  • تحریک پذیری
  • عصبانیت یا اضطراب
  • افسردگی شدید و طولانی مدت
  • شادی
  • نوسانات خلقی
  • پارانویا
  • توهم
  • سایکوز

داروی دگزامفتامین، عوارض جسمانی

علاوه بر عوارض روحی این دارو عوارض جسمانی هم دارد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم و در صورتی که این علائم شدت گرفت باید سریع به پزشک مراجعه کنند.

  • بی اشتهایی و کاهش وزن
  • خشکی دهان
  • کاهش سرعت رشد در کودکان
  • اسهال و یبوست
  • تپش قلب و افزایش فشار خون
  • سردرد و سرگیجه
  • تاری دید و مشکلات خواندن و تغییر دید
  • افزایش فشار چشم
  • ناتوانی و افت میل جنسی و اختلال در نعوظ
  • تب و تشنج
  • تعریق و لرزش دست ها
  • درد قفسه سینه
  • حمله قلبی یا سکته مغزی
  • انجام حرکات غیر عادی و غیر طبیعی مانند تیک

تداخلات دارویی دکستروآمفتامین

مصرف داروهای مشتق آمفتامین با داروهایی که برای درمان افسردگی تجویز می شوند مانند مونوآمین اکسید و هم چنین ضد افسردگی های سه حلقه ای منجر به عوارض قلبی می شود و تداخلات دارویی به همراه خواهد داشت و اگر این دارو همزمان با داروی پارکینسون استفاده شود باعث بروز عوارض عصبی خواهد شد.

دگزامفتامین با داروهای محرک اعصاب مرکزی و داروهای سرماخوردگی تداخل ایجاد می کند. این دارو بر داروهای کاهش فشار خون اثر معکوس می گذارد و به همین دلیل افرادی که نارسایی قلبی و فشار خون بالا دارند و از داروی کاهش فشار خون استفاده می کنند باید از مصرف دگزامفتامین دوری کنند.

منبع : دگزامفتامین

بازدید : 227
چهارشنبه 19 خرداد 1400 زمان : 17:57

درون گرايي و برون گرايي دو تيپ شخصيتي متضاد هم هستند، بنابراين آشنايي با ويژگي هاي اين دو تيپ شخصيتي پيش از ازدواج مهم مي باشد، در اين مقاله به اينكه افراد درون گرا با چه كساني ازدواج مي كنند و ويژگي ازدواج افراد درونگرا پرداخته شده است.

اگر شخصيت افراد را يك طيف يا پيوستار در نظر بگيريم، در يك سر طيف درون گرايي قرار مي گيرد و در سر ديگر طيف، برون گرايي و افراد از نظر شخصيتي در نقاط مختلف اين طيف قرار مي گيرند، اگر پيوستار را به دو نيمه تقسيم كنيم، از وسط طيف به سمت درون گرايي، افراد درون گرا قرار دارند و از وسط طيف به سمت برون گرايي، افراد برون گرا قرار دارند. طبيعي است كه هرچه از وسط طيف فاصله بگيريم، نمره درون گرايي و برون گرايي فرد افزايش مي يابد و هرچقدر كه به وسط طيف نزديك تر شويم، نمره درون گرايي يا برون گرايي فرد كاهش مي يابد.

براي اندازه گيري و به دست آوردن نمره درون گرايي و برون گرايي افراد، تست شخصيت وجود دارد، اما بدون تست و با مشاهده ويژگي هاي شخصيتي افراد هم، تا حدود زيادي مي توانيم به درون گرايي و برون گرايي شان پي ببريم.

ويژگي افراد درون گرا و برون گرا

افراد درون گرا، از تمركز بر دنياي دروني و ذهني خود لذت مي برند و از خلوت، سكوت و تنهايي، انرژي مي گيرند،

در مقابل، افراد برون گرا تمايل زيادي به حضور در جمع دارند و جمع هاي شلوغ دوستانه و مهماني هاي خانوادگي مي تواند تاثير مثبتي بر روحيه آنها بگذارد.

افراد درون گرا، زماني كه در جمع هستند انرژي رواني زيادي را صرف مي كنند و بعد از حضور در جمع هاي شلوغ، براي اينكه بتوانند انرژي خود را مجدد بازيابند، نياز به سكوت و تنهايي دارند، اما چيزي كه افراد برون گرا را خسته و كلافه مي كند تنهايي و انزوا است و براي اينكه فرد برون گرا بتواند مجدد انرژي بگيرد نياز به اين دارد كه با دوستان خود برنامه تفريحي و دورهمي تدارك ببيند يا اينكه در يك جمع شلوغ قرار بگيرد.

واضح است كه افراد درون گرا دوستان كمتري نسبت به افراد برون گرا دارند. در واقع مي توانيم بگوييم كه افراد درون گرا به سختي با ديگران صميمي مي شوند و صحبت كردن و برقراري ارتباط با اشخاص مختلف، براي آن ها لذت چنداني ندارد، اما با وجود محدود بودن دايره دوستي اين افراد، دوستي هاي عميقي را در آن ها مشاهده مي كنيم، يعني ممكن است فرد، يك دوست يا نهايتا دو دوست صميمي داشته باشد ولي مدت زمان اين ارتباط و عمق آن بسيار زياد است.

در واقع مي توانيم بگوييم، چون افراد درون گرا، در انتخاب دوستان خود حساسيت زيادي به خرج مي دهند و با اشخاص محدودي ارتباط برقرار مي كنند، بنابراين براي حفظ آن روابط محدود تلاش زيادي مي كنند، اما دايره ارتباطات افراد برون گرا بسيار گسترده است، اگر از نحوه آشنايي فرد برون گرا با دوستانش سوال شود، ممكن است پاسخ هايي نظير در اتوبوس با او آشنا شدم، در كتابخانه با او هم صحبت شدم و از او بسيار خوشم آمد، در فروشگاه لباس باهم دوست شديم و غيره را از او بشنويد.

طبيعي است كه هر چقدر كه حساسيت كمتري در انتخاب دوستان وجود داشته باشد عمر روابط نيز كمتر خواهد شد، هرچند كه افراد برون گرا هم ارتباطات عميق دوستانه زيادي دارند.

كتاب خواندن و تفكر و تعقل مي تواند به افراد درون گرا انرژي زيادي را منتقل كند، چون كتاب مي تواند باعث شود آن ها به دنياي دروني خود سفر كنند، در واقع يكي از مهمترين راه هاي كسب دانش و اطلاعات و همچنين يكي از تفريحات لذت بخش، براي افراد درون گرا، كتاب خواندن است، در اين بين اگر چه برون گراهايي هم هستند كه از كتاب خواندن لذت زيادي مي برند، اما نشستن طولاني مدت در يك مكان و تمركز بر يك كتاب خاص، مي تواند افراد برون گرا را، خيلي زود خسته كند، به همين دليل ترجيح افراد برون گرا اين است كه از طريق حضور در كارگاه هاي مختلف و صحبت كردن با افراد مختلف و همينطور تحقيقات گروهي و فعاليت هاي مشترك و دسته جمعي به اطلاعات خود بيفزايند.

در واقع افراد درون گرا انگيزه و خلاقيت خود را از منابع دروني به دست مي آورند اما منبع انگيزه و خلاقيت افراد برون گرا، منابع بيروني است.

افراد درون گرا بيشتر از آنكه تمايل به حرف زدن داشته باشند، علاقمند به گوش دادن هستند، در واقع مي توان گفت آن ها شنونده هاي بهتري نسبت به افراد برون گرا هستند، چون افراد برون گرا همانقدر كه مي توانند به حرف هاي طرف مقابل شان گوش دهند به همان ميزان نيز، تمايل و نياز به صحبت كردن دارند.

ابراز احساسات براي افراد درون گرا كمي سخت است اما در مقابل فرد برون گرا به راحتي از احساساتش صحبت مي كند و آن را به ديگران بروز مي دهد، در اين بين در هنگام مباحثه، صحبت كردن و ابراز هيجان خشم و عصبانيت و همينطور بروز احساس ناراحتي چيزي است كه مي تواند فرد برون گرا را آرام كند اما چيزي كه مي تواند در چنين شرايطي فرد درون گرا را آرام كند، سكوت كردن و پناه بردن به گوشه اي دنج و خلوت است.

در مواقع خوشحالي نيز چنين تفاوتي به نظر مي رسد، اگر اتفاقي خوشايند رخ دهد، ممكن است فرد برون گرا تمام احساسات خود را بروز دهد، حتي از خوشحالي فرياد بزند و بالا و پايين بپرد، اما فرد درون گرا، واكنش چنداني به موقعيت پيش آمده نشان ندهد، طوري كه شايد ديگران فرد را بي تفاوت قلمداد كنند و معتقد باشند كه اين فرد نسبت به مسئله خاصي توجه ندارد.

توجه به رسومات و اتفاقات حاشيه اي نيز براي افراد درون گرا جذابيت چنداني ندارد.

مشاغل مناسب براي افراد درونگرا

مشاغلي مانند حسابداري، بايگاني، نويسندگي، برنامه نويسي و به طور كلي مشاغلي كه انفرادي هستند و نياز چنداني به ارتباطات گسترده با افراد مختلف ندارند مي تواند براي افراد درون گرا بسيار مناسب باشد، اما در عوض مشاغلي كه نياز به ارتباطات گسترده اجتماعي دارند، مي توانند براي افراد برون گرا مناسب باشند.

تفاوت جسماني افراد درون گرا و برون گرا

تحقيقات و بررسي هاي مختلف اسكن مغزي نشان داده است كه قشرهاي جلويي مغز كه مسئول تفكر و برنامه ريزي هستند در افراد درون گرا بزرگتر از افراد برون گرا هستند، كه البته چنين ويژگي در عين حال كه مي تواند مثبت باشد مي تواند زمينه بروز اضطراب و افسردگي را در اين افراد بالا ببرد.

همچنين نتايج تحقيقات نشان مي دهد كه دوپامين كه هورمون لذت است و در مواقع هيجاني و لحظه هاي خوشايند در مغز افراد ترشح مي شود، در بدن افراد برون گرا بيشتر وجود دارد، يعني در هنگام دريافت جايزه و يا برقراري ارتباط با ديگران، دوپامين بيشتري در مغز افراد برون گرا ترشح مي شود، بنابراين از اين شرايط لذت بيشتري مي برند، بنابراين با اين تفاسير و با توجه به تفاوت هاي جسماني افراد برون گرا و افراد درون گرا مي توانيم نتيجه بگيريم كه درون گرايي و برون گرايي ارتباط بسيار نزديكي با ژنتيك افراد دارد و تغييرات ژنتيكي خاص موجب تفاوت هاي شخصيتي مي شوند، البته كه تحقيقات مختلف، ژنتيكي بودن اين مسئله را تاييد مي كنند.

آيا درون گرايي با خجالتي بودن ارتباط دارد؟

نكته قابل توجه اين است كه درون گرايي ارتباط مستقيمي با خجالتي بودن ندارد، يعني نمي توانيم بگوييم كه علت خجالتي بودن افراد، درون گرا بودن آن ها است، خجالتي بودن در بين افراد برون گرا نيز وجود دارد، همينطور كه يك فرد درون گرا هم، مي تواند خجالتي باشد اما نمي توانيم بگوييم كه يك فرد درون گرا لزوما خجالتي است يا يك فرد خجالتي لزوما درون گرا است، در بسياري از موارد فرد درون گرا به هيچ عنوان فرد خجالتي نيست و بالعكس اعتماد به نفس بالايي دارد و به خوبي مي تواند در جمع صحبت كند اما چيزي كه باعث مي شود آن ها از حضور طولاني مدت در جمع اجتناب كنند، عدم تمايلشان به حضور در جمع مي باشد.

در واقع وجه تمايز درون گرايي و خجالتي بودن اين است كه فرد خجالتي تمايل به حضور در جمع دارد و اتفاقا در بسياري از مواقع، از اينكه نمي تواند در جمع حضور داشته باشد ناراحت است، اما فرد درون گرا از تنهايي خود لذت مي برد و از بودن در جمع لذت چنداني نمي برد.

افراد درون گرا بهتر است با چه كساني ازدواج كنند؟

تصور كنيد كه شما فرد درون گرايي هستيد و همانطور كه انتظار مي رود بيشتر از آنكه تمايل به حضور در جمع هاي خانوادگي و دوستانه داشته باشيد تمايل به سكوت و تنهايي داريد، ترجيح مي دهيد تعطيلات آخر هفته خود را در منزل بمانيد و استراحت كنيد، فيلم ببينيد، كتاب بخوانيد و از اين راه انرژي خود را مجدد بازيابيد تا بتوانيد در طول هفته به فعاليت هاي لازم بپردازيد.

در اين بين با فردي ازدواج كرده ايد كه سرشار از انرژي است، تمايل زيادي به صحبت كردن دارد، براي تعطيلات آخر هفته حتما با دوستان و آشنايان برنامه ريزي مي كند و سعي مي كند كه از هر فرصتي براي تفريحات بيرون از منزل و حضور در جمع هاي مختلف استفاده كند، تمايل زيادي به صحبت كردن دارد و حتي از كم حرف بودن شما شكايت مي كند، بسيار شوخ طبع است و گاهي شوخي هايي مي كند كه از نظر شما غير قابل تحمل هستند، بر سر موضوعي خاص با همسرتان به توافق نمي رسيد و بحثتان شده است، در آن لحظه تمايل به سكوت و تفكر داريد اما در آن لحظه همسرتان مدام اصرار دارد كه در مورد مسئله پيش آمده صحبت كنيد و تمايل به تنهايي شما را نوعي بي احترامي و عدم علاقه و بي توجهي قلمداد مي كند، آيا اين تفاوت برايتان خوشايند است؟

همسرتان در بيان احساسات خود بسيار بي پروا است و به راحتي به شما مي گويد كه شما را دوست دارد، به بهانه هاي مختلف به شما هديه مي دهد اما در مقابل، چنين رفتارهايي را از جانب شما دريافت نمي كند يا كمتر دريافت مي كند، چون اين چنين رفتار كردن براي شما راحت و خوشايند نيست، فكر مي كنيد در آن لحظه همسر شما چه احساسي دارد؟ آيا طبيعي نيست كه احساس سرخوردگي و شكست كند؟ اگر نتواند ويژگي شخصيتي شما را به خوبي درك كند، آيا طبيعي نيست كه احساس كند شما به او علاقه اي نداريد؟ آيا از داشتن چنين رابطه اي با همسر خود احساس لذت مي كنيد؟

منبع : افراد درون گرا با چه كساني ازدواج مي كنند؟

بازدید : 191
دوشنبه 10 خرداد 1400 زمان : 16:56

جنب شدن در خواب، علل و راه های کاهش جنب شدن در خواب

آیا جنب شدن در خواب طبیعی می باشد و یا بیماری محسوب می شود؟ جنب شدن به معنی انزالی است که در خواب صورت می گیرد و یک پدیده طبیعی است که در اکثر نوجوانان و جوانان پسر اتفاق می افتد، دفعات جنب شدن برای مردان متفاوت می باشد برای عده ای تنها چند بار در طول زندگی اتفاق می افتد و برخی دیگر دو تا سه بار در هفته پیش می آید.

جنب شدن به دلیل جمع شدن بیش از اندازه مایع منی در مجاری مخصوص می باشد و به عواملی مانند تغذیه، محیط و غیره بستگی دارد و می توان با داشتن تغذیه مناسب، خروج مایع منی در هنگام خواب را کاهش داد.

در ادامه این مقاله به بررسی حالت های طبیعی و راه های کاهش ارگاسم جوانان و نوجوانان پرداخته می شود.

منظور از جنب شدن در خواب چیست؟

جنب شدن به معنی خارج شدن مایع منی در خواب می باشد، سلول های جنسی در مردها به طور همیشگی و دائم در حال ساخته شدن می باشد و این سلول ها توسط سلول های خاص دیگری در بیضه ها ساخته می شوند و زمانی که اسپرم ها تولید شدند در لوله های مخصوص در بیضه ها ذخیره می شوند و ظرفیت این لوله ها محدود می باشد و زمانی که پر می شود خود به خود تخلیه می شود تا اسپرم های جدید ساخته شود.

افرادی که متاهل هستند از طریق رابطه جنسی مایع منی آن ها خارج می شود و افرادی که رابطه جنسی ندارند مایع منی آن ها جمع می شود و از طریق جنب شدن در هنگام خواب تخلیه می شود.


دلایل جنب شدن در خواب

بر اساس مطالب گفته شده جنب شدن یک اتفاق طبیعی می باشد و به خاطر فیزیولوژیکی اتفاق می افتد و برخی از دلایل هستند که میزان دفعات جنب شدن را افزایش می دهند، این دلایل عبارت اند از:

۱٫ نداشتن رابطه جنسی

به طور معمول مایع منی از طریق رابطه جنسی تخلیه می شود و کسانی که رابطه جنسی ندارند، مایع منی از طریق جنب شدن تخلیه می شود. جنب شدن در افراد متاهل به ندرت اتفاق می افتد و در صورتی که متاهل باشند و از رابطه جنسی خود لذت نبرند و یا انزال نشوند این مسئله ممکن است برای آن ها اتفاق بیفتد در این شرایط باید با مشاوره جنسی صحبت کنید تا روابط جنسی شما با کیفیت بهتر انجام شود.

  1. تغذیه

مصرف غذاهای چرب و شیرین قبل از خواب باعث می شود تا احتمال جنب شدن افزایش یابد و همچنین مواد لبنی، گوشت و شیرینی و ادویه در افزایش شهوت و انزال در خواب تاثیر بسیاری دارد. برای این که شهوت و میل جنسی شما به تعادل برسد و دفعات جنب شدن طبیعی باشد باید مصرف این گونه غذاها را اندکی کم کنید.

  1. افکار و صحنه های جنسی

بسیاری از مردان مجرد به دلیل این که نیاز های جنسی آن ها ارضا نشده است افکار و تصورات خاصی از رابطه جنسی دارند و قبل از خواب به تخیلات جنسی می پردازند و این افکار باعث می شود تا از نظر جنسی تحریک شوند و در خواب جنب شدن را تجربه کنند.

همچنین بسیاری از افراد عادت به دیدن فیلم های پورن دارند و در طول روز با دوستانشان در مورد مسائل جنسی صحبت می کنند، همه این عوامل بیان شده بر جنب شدن آن ها در خواب تاثیر می گذارد.

منبع : جنب شدن در خواب

بازدید : 129
دوشنبه 10 خرداد 1400 زمان : 16:54

ازدواج یکی از مهمترین مراحل زندگی هر انسانی هست که جنبه ها و پیامدهای مختلفی را با خود به همراه دارد. در این مقاله قصد داریم به فواید ازدواج بپردازیم. البته که ازدواج نیز مانند هر پدیده ای دیگری جنبه های مثبت و منفیرا کنار هم دارد و نمی توان گفت که ازدواج، اتفاقی مطلقا خوب است.

بنابراین در کنار ذکر فواید ازدواج، معایب آن را نیز مورد بررسی قرار می دهیم، تا شما نیز بتوانید معیار درستی برای قضاوت کردن در مورد ازدواج داشته باشید. در انتها به مزایا و معایب ازدواج در سنین پایین نیز پرداخته می شود.

فواید ازدواج

اگر بخواهیم به فواید ازدواج بپردازیم می توانیم از جنبه های مختلف فواید آن را ذکر کنیم.

فواید ازدواج از نظر جنسی و جسمی

همه ما می دانیم که غریزه و نیاز جنسی، یکی از نیازهای اصلی انسان است که با ازدواج کردن فرد می تواند نیاز جنسی خود را ارضا کند، شاید بگویید که برای برقراری رابطه جنسی با جنس مخالف و ارضای نیاز جنسی حتما نیاز نیست که ازدواج کرد و بدون اینکه اقدامی برای ازدواج کنیم می توانیم برای ارضای نیاز جنسی خود اقدام کنیم، این حرف شما تا حدودی درست است اما نیاز است که در انتخاب این روش، شرایط فرهنگی را نیز در نظر بگیرید و ببینید که آیا با وجود شرایط فرهنگی حاکم بر ایران آیا امکان اینکه شما بدون استرس و نگرانی و در هر شرایطی نیاز جنسی خود را برطرف کنید، وجود دارد؟

دقت کنید که برای برقراری یک رابطه جنسی سالم و لذت بخش به آرامش و آسودگی هر دو طرف نیاز است و به همین دلیل نیاز است که رابطه جنسی در یک بستر مناسب برقرار شود تا هر دو طرف بتوانند از فواید آن بهره مند شوند. ضمن اینکه صرف نظر از شرایط فرهنگی، تحقیقات زیادی، با هدف مقایسه شرایط روانی و جسمانی افراد متاهل و افرادی که صرفا فقط هم خانه هستند، انجام شده است و نتایج این تحقیقات حاکی از این است که افراد متاهل سلامت جسمی و روانی بالاتری، نسبت به افراد مجرد و افرادی که رابطه بدون تعهد دارند، از خود نشان داه اند.

ارضای میل جنسی به شیوه درست، می تواند منجر به کاهش بیماری های قلبی، استحکام عضلات و استخوان ها در نتیجه افزایش هورمون تستوسترون، بالا رفتن مقاومت در برابر درد و افزایش سلامت پروستات شود و این یکی از فواید مهم ازدواج است.

همچنین دانشمندانی که به بررسی سیستم ایمنی در افراد می پردازند، متوجه شده اند که زوج های موفق سیستم ایمنی بالاتری دارند و در برخورد با بیماری ها مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند و امید به زندگی شان بیشتر است.

فواید ازدواج

فواید ازدواج از نظر اجتماعی – اقتصادی

فرزند آوری و تداوم نسل از جمله فواید اجتماعی ازدواج است. همچنین زمانی که شما ازدواج می کنید از نظر اجتماعی جایگاه مناسبی پیدا می کنید و به شما به عنوان فردی مسئولیت پذیر و هدف دار می نگرند.

از نظر اقتصادی نیز، از آنجا که ولخرجی های دوران مجردی را ندارید و تلاش بیشتری در جهت اهداف مالی خود می کنید، باعث می شود که پیشرفت مالی داشته باشید و پولهایتان را در جهت مصارف غیر ضروری خرج نکنید. در واقع ازدواج کردن باعث می شود که فرد در مدیریت مالی خود، بیشتر احساس مسئولیت کند.

فواید ازدواج از نظر روانی

ازدواج می تواند حس مسئولیت پذیری و استقلال را در افراد بالا ببرد و همچنین به دلیل پیوند محکمی که بین زن و مرد انجام می شود و باعث انتقال مهر و محبت بین آنها می شود، آرامش روانی بعد از ازدواج زیاد می شود، به این دلیل که فرد احساس می کند که کاملترین و دائمی ترین محبت را دریافت می کند و یک همراه همیشگی در کنار خود دارد.

همچنین احساس تکامل نیز می تواند از جمله فواید روان شناختی ازدواج باشد.

با ازدواج، فرد احساس می کند به کمال و پختگی و رشد رسیده است و به همین دلیل تلاش می کند که حضور فعالتری در اجتماع داشته باشد و همین امر باعث می شود که یک فرد متاهل نسبت به فرد مجرد به احتمال بیشتری از مصرف مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی صرف نظر کند.

از طرفی ازدواج به عنوان یک پیمان قانونی و عمومی و همینطور یک آرمان مشترک، به افراد قدرت تغییرات بزرگ را می دهد و به زوجین این امکان را می دهد تا وظایف را به طور تخصصی میان خود تقسیم کنند و همین امر باعث آرامش خاطر بین زوجین می شود.

به طور کلی ازدواج معنا و مفهوم عمیقی به زندگی افراد می دهد.

فواید ازدواج از نظر روانشناسان

روانشناسان معتقدند که ازدواج کردن می تواند با تاثیرگذاری با افزایش سطح سروتونین (هورمونی که در بهبود خلق نقش دارد)، درصد ابتلا به انواع بیماری های روانشناختی علی الخصوص اختلال افسردگی را کاهش دهد.

همچنین مطالعه ای در دانشگاه شیکاگو نشان داد که افراد متاهل در مقابله با فشارهای روانی واکنش های بهتری دارند، بنابراین استرس خود را بهتر می توانند کنترل کنند. همچنین کنترل هیجانات در افراد متاهل بهتر صورت می گیرد و همین امر سبب کاهش خشونت کلامی و رفتاری می شود.

از طرفی، در تحقیقی دیگر، با مطالعه روی 2000 ژن، نشان داده شد که ازدواج کردن با بالاتر رفتن کیفیت خواب رابطه مستقیمی دارد و در مقابل طلاق می تواند کیفیت خواب افراد را کاهش دهد.

ازدواج با افزایش انگیزه، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس رابطه مستقیمی دارد و همه این موارد باعث می شود که روانشناسان همواره بر اقدام برای ازدواج تاکید کنند و آن را امری ضروری در زندگی هر انسانی بدانند.

البته دیدگاه ها نسبت به ازدواج متفاوت است و نمی توان با قطعیت گفت که ازدواج برای همه افراد به یک اندازه مفید است، چه بسا افرادی وجود داشته باشند که از نظر روانی، هیچگاه خود را آماده تشکیل زندگی مشترک ندانند و البته تمایلی هم به ازدواج نداشته باشند. این افراد معمولا به ازدواج دیدی سراسر منفی دارند و معایب آن را بیشتر از مزایای آن می دانند یا به طور کلی آن را دردسر می دانند و هیچ مزیتی در ازدواج نمی بینند.

اما همانطور که گفتیم ازدواج نیز مانند دیگر موارد، فرایندی است که مزایا و معایب خود را دارد و برای سنجش و قضاوت در مورد آن نیاز است که هم به مزایای آن دقت کنیم و هم معایب آن. البته تحقیقات مهم و گسترده ای چه در خارج ایران و چه در خارج از مرزهای آسیایی، بر مزایای آن تاکید کرده اند و خروجی اکثر تحقیقات مفید بودن ازدواج را نشان داده اند.

حال به برخی از معایب ازدواج نیز می پردازیم:

معایب ازدواج

با ازدواج قطعا شما نمی توانید به اندازه دوران مجردی خود آزاد باشید و به دلیل مسئولیتی که دارید نمی توانید هر زمان که اراده می کنید نزد دوستانتان بروید و به عنوان مثال با آن ها شب نشینی داشته باشید. گاهی ممکن است وقت کم بیاورید و مشغله کاری زیادی داشته باشید. به همین دلیل ممکن است نتوانید مدام چیزهای جدید را تجربه کنید و با معاشرت با افراد جدید تجارب جدیدی را کسب کنید.

اگر از نظر شرایط مالی، فردی ضعیف باشید در ابتدای ازدواج طبیعتا نگرانی های مالی زیادی از نظر مخارج عروسی و زندگی خواهید داشت.

زمانی که ازدواج می کنید و فردی متاهل می شوید نسبت به یک رابطه طولانی مدت و دائمی متعهد می شوید، بنابراین با وجود اختلاف بین شما و همسرتان نمی توانید به راحتی از او جدا شوید و از همه چیز چشم پوشی کنید. قطعا پروسه طلاق و جدایی طاقت فرساست و آسیب های منحصر به فرد خود را دارد. بنابراین ازدواج شما را پایبند به رابطه ای می کند که ممکن است خیلی هم برای شما خوشایند نباشد.

ضمن اینکه زمانی که ازدواج می کنید نیاز است که فردی متعهد باشید و نمی توانید به مانند دوران مجردی خود هر گونه رابطه ای را تجربه کنید، که البته این مورد به نوبه خود یک مزیت است و فقط برای افرادی که تنوع طلب هستند و توان و تحمل ماندن در یک رابطه طولانی مدت و پایبندی به یک شخص را ندارند می تواند عذاب آور باشد.

اما با این وجود اگر ازدواجی عاقلانه داشته باشید، می توانید از زندگی خود نهایت لذت را ببرید.

مزایای ازدواج عاقلانه

ازدواج نوعی شراکت رشد دهنده است که نوع عاقلانه آن می تواند زندگی شما را فوق العاده کند و باعث شود که زن و مرد مورد توجه و حمایت یکدیگر قرار گیرند.

اگر برای داشتن رابطه ای رضایت بخش زمان و تلاش کافی صرف کنید، سود زیادی نصیب شما خواهد شد و زندگی تان سرشار از رشد و تحول می شود و از این طریق:

  • همدم و همراهی همیشگی و در واقع یک دوست خوب خواهید داشت.
  • کسی را خواهید داشت که در شرایط سخت کنار شما خواهد بود و بهتر از هر شخصی می تواند مایه تسلی و آرامشتان باشد.
  • او شما را به خوبی می شناسد و با بهترین و بدترین خلق و خوی شما آشنایی دارد و می داند که در چه زمانی چه رفتاری با شما داشته باشد که مناسب باشد.
  • مهم ترین نیازهایتان در کنار او رفع خواهد شد.
  • ارتباط موثری با یکدیگر برقرار می کنید و نسبت به رابطه تان متعهد خواهید بود.
  • با تفاوت ها و اختلاف های هم آشنا می شوید و در خلال برخورد درست با این تفاوت ها انعطاف پذیری را یاد می گیرید.

بنابراین می بینید که اگر برای داشتن یک ازدواج عاقلانه تلاش کنید، بهره مندی زیادی از این ازدواج نصیب شما خواهد شد.

حال با توجه به این موارد، ممکن است برخی اینطور تصور کنند که اگر زود ازدواج کنیم، زودتر می توانیم از مزایای ازدواج بهره مند شویم.

چنین افرادی ممکن است بسیار عجولانه برای ازدواج تصمیم گیری کنند و در سن بسیار کمی برای ازدواج اقدام کنند. در این مورد نیز، نیاز است که دیدگاهی واقع بینانه و متعادل داشته باشیم و مزایا و معایب ازدواج زود هنگام را در نظر بگیریم.

منبع : فواید ازدواج | مزایا و معایب ازدواج در سنین پایین

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1119
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 845
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2411
  • بازدید ماه : 37367
  • بازدید سال : 1805190
  • بازدید کلی : 6767392
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی