loading...

دنیا کمالی

بازدید : 219
شنبه 19 فروردين 1402 زمان : 21:57

حسادت کودکان به فرزند دوم، حسادت در کودکان از نظر روانشناسی، سن حسادت در کودکان، شدیدترین دوره حسادت کودک در این مقاله بررسی می شود و به تمام سوالات شما در این باره در قسمت نظرات پاسخ می دهیم پس این مقاله را از دست ندهید و ما را از نظرات خود آگاه کنید.

ممکن است شما نیز حسادت در کودکان را تجربه کرده باشید و حسادت در کودکان باعث می شود که در موقعیت های خاصی، رفتارهای حسادت آمیز نشان می دهد و باعث تعجب شما و اطرافیان می شود.

حسادت در کودکان از نظر روانشناسی

بررسی حسادت در کودکان از نظر روانشناسی نشان داده است که موقعیت های خای مانند رقابت، مقایسه با هم سن و سالان و یا فرق گذاشتن بین بچه ها، آتش حسادت را شعله ور تر می کند و باعث می شود تا فرزندتان نه تنها در هیچ کاری با شما همکاری نکند، بلکه دچار احساس خشم، عصبانیت و کینه نیز شود.

شاید برای تان عجیب باشد که یک مقایسه ی به ظاهر کوچک چگونه می تواند تا این حد برانگیزاننده باشد اما در حقیقت، قرار گرفتن در موقعیت های تبعیض، مقایسه و یا رقابت؛ این احساس را به همراه می آورد که ” من از دیگران کمتر هستم “ و باعث شکل گیری حد زیادی از ترس درونی می شود.

کودک ترسیده، تلاش می کند تا با رفتارهای حسادت آمیز از خود دفاع کند و توانایی اش در دفاع از حقوق خود را به نمایش بگذارد و حقوق خود را پس بگیرد.

متاسفانه این رفتارها در دراز مدت می تواند منجر به تنها ماندن کودک و یا کناره گرفتن دیگران از او نیز شود که مهارت های اجتماعی را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد.

حسادت کودکان به فرزند دوم

از نظر روانشناسی، معمولا حسادت در حدود یک و نیم سالگی شکل می گیرد و در فاصله ی ۲ تا چهار سالگی بیشتر می شود.

این بین اگر فرزند تازه ای متولد شود، ممکن است کودک به رفتارهای نابه هنجار دیگری مانند افسردگی، بدغذایی، اضطراب و یا شب ادرار متوسل شود تا از این طریق اعتراض خود به شرایط را بیان کند.

به عبارت دیگر لازم است بدانید که این رفتارها بیش از آنکه یک اختلال باشند، روشی برای ابراز وجود هستند که فرزندتان از آن استفاده می کند.

حسادت به بچه کوچکتر امری عادی می باشد ولی باید با کمک والدین کنترل شود. در ادامه راه های لازم برای درمان این مشکل آورده شده است.

رفتار با فرزند اول وقتی فرزند دوم به دنیا می آید

اگر فرزند شما عادت ندارد در کنار نوزادان باشد یا شما را کنار آن ها ببیند، ممکن است در ابتدا واکنش های شدیدی داشته باشد. خوب است که بتوانید زمان آرامی را با خانواده های دیگر بگذرانید تا او به این ایده عادت کند که اگر والدینش نوزادان دیگری را در آغوش بگیرند، باز هم او را دوست دارند و از او مراقبت خواهند کرد.

 حسادت کودکان به فرزند دوم

۵ نشانه حسادت در کودکان

نشانه‌های حسادت در کودک می‌تواند متفاوت باشد، اما معمولاً شامل فوران خشم یا گریه، نشان دادن پرخاشگری نسبت به خواهر و برادر یا همسالان، مقایسه بین خود و دیگران، یا خودداری از محبت می باشد.

  • توجه ناخواسته: کودکانی که حسادت از خود نشان می دهند اغلب دلبسته و خواستار توجه می شوند. آن ها ممکن است تقاضای بغل بیشتری داشته باشند یا نخواهند که اتاق را ترک کنید.
  • ناامنی: کودکان حسود اغلب احساس ناامنی می کنند و این را از طریق رفتارهای منفی مانند نام گذاری، قلدری یا کینه توزی نسبت به دیگران ابراز می کنند.
  • تمرکز ضعیف: اگر کودکی احساس حسادت می کند، ممکن است در تمرکز روی کارها یا کارهای مدرسه مشکل داشته باشد.
  • مالکیت: کودک حسود ممکن است رفتار مالکانه خود را در مورد اسباب بازی ها یا وسایل خود نشان دهد و اگر شخص دیگری چیزی را بخواهد که متعلق به اوست، ناراحت شود.
  • پرخاشگری: برخی از کودکان حسود به دلیل احساس حسادت و ناامنی در مورد از دست دادن توجه بزرگسالان یا همسالان، نسبت به خواهر و برادر یا همسالان خود به خاطر مسائل به ظاهر بی اهمیت پرخاشگری نشان می دهند.

کنترل حسادت کودکان

بسیاری از والدین به دلیل عدم آگاهی از سار و کارهای روانی درونی در خصوص حسادت، تلاش می کنند تا از طریق تنبیه، فشار، اجبار و یا روش هایی مانند سرزنش کردن، مانع از حسادت ورزی کودک شوند.

این در حالی است که چنین روش هایی می تواند احساس عدم درک شدگی را بیشتر کرده و کودک را برای کنارگذاشتن حسادت، لجبازتر کند.
استفاده از راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند تا این وضعیت را به خوبی مدیریت کنید:

۱. با فرزندتان صحبت کنید و به او بگویید که برای تان مهم و دوست داشتنی است.

در طی این گفت و گو او را متوجه کنید که توجه تان به کودکان دیگر به خاطر ناتوانی و کوچک بودن شان است و ربطی به مساله ی دوست داشتن ندارد.
سعی کنید در عین حال جانب اعتدال را نیز رعایت کنید و از توجه افراطی به فرزند پرهیز کنید.

۲. به فرزندتان محبت کنید.

محبت کردن به فرزندتان به ویژه در اوقاتی که تنها هستید، به او احساس دوست داشتن را منتقل می کنید. او را نوازش کنید و در آغوش بگیرید.

۳. به فرزندتان قدرت دهید.

از طریق واگذار کردن کارهای کودک کوچک تر به فرزند حسودتان می توانید در او احساس کنترل، قدرت و توانمندی ایجاد کنید. به عنوان مثال غذا دادن و یا لباس پوشیدن را به او واگذار کنید.

۴. از فرزندتان تعریف کنید.

ممکن است فرزند حسودتان تمایل داشته باشد تا به کارهای او نیز رسیدگی ویژه ای کنید. بنابراین بر این نکته تاکید کنید که تو قوی و شجاع هستی و می توانی کارهای خودت را به خوبی انجام دهی.

بیان دیگر ویژگی های مثبت فرزندتان نیز باعث می شود تا در او احساس دیده شدن ایجاد شود و رفتارهای حسادت آمیز کمتری را بروز دهد.
بهتر است بر ویژگی هایی تاکید کنید که مختص فرزندتان است و توجه ی ویژه ی شما به او را نشان می دهد.

۵. اعتماد به نفس را تقویت کنید.

راهکار ارایه شده در مورد قبل، به فرزندتان کمک می کند تا احساس بهتری در مورد خود داشته باشد و خود را ارزشمند بداند.

برای رشد اعتماد به نفس، کارهایی را به فرزندتان محول کنید که از عهده ی آن ها بر می آید. بر توانمندی های فرزندتان تاکید کنید و احساس کافی بودن را در او پرورش دهید.

۶. به کودک اجازه دهید تا احساس حسادت یا خشم اش را بیان کند.

ماندن با احساسات منفی مانند حسادت و خشم به صلاح کودک نیست. برای تغییر این وضعیت، به کودک اجازه دهید تا احساسات واقعی اش در مورد کودک دیگر را بیان کند.

می توانید ابزاری جایگزین مانند یک عروسک را در اختیار او قرار دهید تا احساس خشم اش را از طریق ضربه زدن به آن تخلیه کند.

نقاشی کردن نیز می تواند روش مفید دیگری برای بیان احساسات باشد.

در صورتی که حسادت در فرزندتان منجر به رفتارهای دیگری مانند شب ادراری، ناخن جویدن و یا اضطراب و افسردگی شده است، می توانید با مراجعه به بازی درمانگر، نسبت به درمان این وضعیت اقدام کنید.

۷. اهمیت اشتراک گذاری را به فرزندتان بیاموزید

برخی از کودکان تمایل دارند بدون دلیل از سایر کودکان کینه بگیرند. اگر اینطور است، اهمیت اشتراک گذاری، مراقبت از دیگران، برخورد با آن ها و خوش گذرانی را به فرزندتان بیاموزید. این کار به آن ها کمک می کند تا هر نوع ناامنی را از بین ببرد، دیر یا زود خواهید دید که فرزندتان از همراهی با کودکی که زمانی به او حسادت می کرد لذت می برد.

۸.به کودک و احساس او گوش دهید

در بیشتر موارد، رفتار حسادت آمیز در کودک عمیق است، زیرا آن ها یک مشکل یا نگرانی خاص در پشت چنین رفتاری دارند.

با فرزندتان صحبت کنید، دلیل حسادت او نسبت به یک فرد خاص را دریابید و سپس با نظرات خود بدون دخالت در احساسات و ترس های او به حرف های او گوش دهید.

ممکن است موقعیت هایی وجود داشته باشد که کودک شما عزت نفس و اعتماد به نفس کمتری داشته باشد، ممکن است از جنبه های مثبت خود اطمینان کافی نداشته باشد، که ممکن است باعث شود نسبت به شخص دیگری حسادت نشان دهد و در اینجا ممکن است این جنبه های مثبت را تقویت کنید.

۹. از کودکتان درباره احساساتش سؤالات باز بپرسید

هنگام برخورد با احساس حسادت در کودکان، مهم است که گفتگوی باز و صادقانه داشته باشید.

یکی از راه‌های تسهیل چنین بحثی این است که از فرزندتان سؤالات باز و طولانی درباره احساساتش بپرسید. این به آن ها کمک می کند تا کلماتی را روی احساسات قوی که ممکن است تجربه می کنند بیان کنند و به احساسات خود را درک کنند.

سؤالات باز همچنین می توانند به کشف دلایل اصلی حسادت کمک کنند، که می تواند هر چیزی از اعتماد به نفس پایین گرفته تا ترس از دست دادن باشد.

در پایان، ارتباط شفاف و گفتگوهای سالم کلید کاهش حس حسادت در کودکان است.

منبع : حسادت کودکان به فرزند دوم

بازدید : 31
دوشنبه 14 فروردين 1402 زمان : 21:41

طلاق توافقی، همه آنچه می خواستید بدانید

طلاق توافقی معمولا در سازش و مسالمت به انجام می رسد، اما بر روی زندگی شما و فرزندان تاثیرگذار می باشد و نباید بی گدار بی آب بزنید و بهتر است قبل از طلاق همه جوانب آن را در نظر بگیرید و در این نوع طلاق همه چیز به توافق زن و مرد بستگی دارد و در کنار آن الزامات قانونی تعیین کننده می باشد.

در طلاق توافقی ابتدا زن و شوهر در مورد مسائلی که به زندگی مشترک آن ها مربوط می شود مانند مهریه، نفقه، حضانت بچه ها و جهیزیه توافق می کنند و بعد اقدامات لازم را برای طلاق انجام می دهند برای انجام این کارها می توانید وکیل بگیرید یا به طور شخصی مراحل را پیگیری کنید و همچنین قبل از طلاق باید از مشاور و رواننشاس کمک بگیرید و با او صحبت کنید تا از تصمیم خود پشیمان نشوید.

مشاور طلاق قبل از این که تصمیم نهایی را بگیرید بسیار برای شما مفید و کارگشا خواهد بود و می تواند راهکارهای مناسبی را برای شما ارائه دهد.

طلاق توافقی چیست؟

طلاق توافقی یکی از انواع طلاق در ایران می باشد و بر اساس آمار بیان شده حدود ۳۰ درصد از طلاق ها در دادگاه به صورت توافقی انجام می شوند، زمانی که زن و شوهر نمی توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و با توجه به شرایط و روابط زندگی زن و شوهر در کنار یکدیگر امکان پذیر نمی باشد، در این صورت هر دو اتفاق نظر می کنند تا از یکدیگر جدا شوند.

در اکثر موراد قبل از طلاق توافقی میان زن و شوهر طلاق عاطفی روی داده است که در این شرایط مرد یا زن در دادگاه خانواده درخواستی جهت صدور گواهی عدم امکان سازش و اجرای صیغه طلاق توافقی ارائه می دهند و علاوه بر این زوجین تمام شرایط مالی و غیرمالی که مربوط به حقوق ناشی از عقد می باشد را بر اساس توافقات خود معلوم و مشخص می کنند.

آسیب های طلاق توافقی

اگر چه طلاق توافقی در اکثر موارد به صورت مسالمت آمیز بین زوجین به وجود می آید اما نباید شما تصور کنید زمانی که همه چیز به صورت توافقی اتفاق می افتد پس آسیبی به طرفین وارد نمی شود، طلاق توافقی هم مانند طلاق دیگر با آسیب های روانی و اجتماعی جدایی زن و شوهر و فرزندان همراه می باشد فقط احتمال دارد این طلاق با دعوا و جار و جنجال همراه نباشد.

طلاق عاطفی بر روی ذهن و دل طرفین اثرات عمیقی می گذارد و تا مدت ها زن و شوهر را از یکدیگر دور می کند و رابطه صمیمی با یکدیگر ندارند و بر اساس نظریه روانشناسان زنان تا دو سال و مردان تا ۴ سال بعد از طلاق نباید به فکر ازدواج مجدد باشند.

طلاق توافقی فرصت ازدواج مجدد را به خصوص برای زنان کمتر می کند و تمامی این آسیب ها زمانی افزایش می یابد و عمیق تر می شود که پای بچه در میان باشد.

پیشنهاد مشاور: اشتباهات مهلک که به طلاق و جدایی ختم می شوند

نقش خانواده ها

نقش خانواده ها در طلاق توافقی و کاهش آسیب های آن می تواند بسیار مفید و موثر باشد زن و شوهر احتمال دارد جلوی دخالت های خانواده ها را بگیرند اما بزرگ تر های فامیل می توانند نقش میانجی گری داشته باشند و تا جایی که امکان دارد همه چیز با به سمت تفاهم بیشتر ببرند، زمانی که طلاق صورت می گیرد خانواده ها می توانند بر روی آرامش فرزندشان اثر بگذارند، به عنوان مثال نشان دهند اگر چه پدر و مادر از یکدیگر جدا شده اند اما خانواده هنوز سرجایش است و بچه ها دارای پایگاه و تکیه گاه می باشند.

حضانت فرزندان

بر اساس قوانین ایران اگر فرزند زیر ۷ سال سن داشته باشد حضانت او به مادرش سپرده می شود و اگر بیش از ۷ سال سن داشته باشد حضانت به پدر او داده می شود مگر این که پدرش اختیار او را به مادر فرزندان تفویض نماید، در هر صورت فرزندان چه پیش مادر باشند چه پیش پدرشان به خاطر به هم ریختگی زندگی خانوادگی معمولی خود با صدماتی رو به رو می شوند.

زن و شوهر و خانواده های آن ها باید تلاش کنند تا با همکاری یکدیگر تا جایی که امکان دارد آسیب هایی که به خاطر طلاق توافقی بر روی فرزندان به وجود می آید را کاهش دهند.

طلاق توافقی

مراحل طلاق توافقی

اگر می خواهید مراحلی که باعث طلاق توافقی می شود را به صورت گام به گام بدانید باید اطلاعات خود را در زمینه طلاق توافقی افزایش دهید که در زیر این مراحل به صورت خلاصه به ترتیب زیر می باشد.

  • ابتدا لازم است تا در مورد جدایی از هم به تفاهم برسید.
  • حال باید از وکیل متخصص که در زمینه امور خانواده و طلاق تجربه دارند وقت بگیرید و به صورت حضوری مدارک خود را به آن ها تحویل دهید.
  • بعد از آن باید در دفتر وکالت حاضر شوید و توافقات خود را در مورد مسائل مهریه، حضانت فرزندان و دیگر موارد مکتوب نمایید.
  • پس از آن هر کدام از شما صورت جلسه ای که وکیل برای شما تنظیم کرده است را امضا نمایید.
  • اقدامات بعدی طلاق توافقی توسط وکلا انجام می شود و جلسات مشاوره بدون نیاز به زوجین صورت می گیرد.
  • در مرحله بعد زن باید به آزمایشگاه برود و برگه عدم بارداری را تحویل وکیل دهد.
  • در مرحله آخر صیغه طلاق در دفتر خانه و با حضور زوجین و وکلا جاری می شود.
  • سند طلاق صادر شده و در اختیار شما قرار می گیرد.

مدارک لازم برای طلاق توافقی

لازم است هر کدام از زوجین مدارک هویتی خود را برای ارائه به دادگاه در دست داشته باشند و مدارک که برای طلاق توافقی مورد نیاز است شامل موارد زیر می شود.

  • اصل سند ازدواج ( در صورتی که سند ازدواج به هر دلیلی نبود می توانید رونوشت آن را در دفترخانه ای که عقد انجام شده است دریافت نمایید.)
  • اصل شناسنامه زوجین
  • اصل یا کپی کارت ملی زن و مرد

منبع : طلاق توافقی | هر آنچه نیاز است بدانید تا ضرر نکنید

بازدید : 256
دوشنبه 14 فروردين 1402 زمان : 21:39

ممکن است کودکانی را دیده باشید که در مواقع احساس تنهایی، ناکامی و خشم، دست به خودزنی می زنند.

رفتارهای خودآزارگرانه ی این دسته از کودکان دامنه ی وسیعی از جمله کشیدن موهایشان، به زمین انداختن خود، مشت کوبیدن به دیوار، به سر و صورت زدن و رفتارهای خطرناک تری مانند آسیب زدن به خود با اشیای مختلف را در بر می گیرد.

خودزنی کودک

والدین و مراقبان با مشاهده این علائم احساس سردرگمی، عصبانیت و درماندگی می کنند، اما بسیاری نمی دانند از کجا شروع کنند. در صورت مشاهده خودزنی کودکان و نوجوانان این مقاله را از دست ندهید.

هدف کودک از خود زنی چیست؟

در حقیقت هدف کودک از انجام این رفتارها تنها یک چیز است ” محقق کردن خواسته ی خود با توسل به زور و اجبار”.

کودکانی که در سنین پایین با انجام رفتارهای خودآزارگرانه موفق به تحقق خواسته هایشان می شوند، در نوجوانی، جوانی و بزرگسالی نیز شیوه ی جدیدی را اتخاذ نخواهند کرد.

این افراد برای رسیدن به اهداف ریز و درشت خود، آسیب زدن به سلامتی شان را نشانه می گیرند و آمارها حاکی از تعداد زیاد اقدام به خودکشی در آن هاست.

چرا همه ی کودکان خودزنی نمی کنند؟

براساس تحقیقات، احساسات تجربه شده توسط کودکی که دست به خود زنی می زند تا حد زیادی با بزرگسالان یکی است.

نوع انسانی با قرار گرفتن در معرض ناکامی، احساس درد و رنج روانی زیادی را تجربه کرده و برای کاهش آن دست به رفتارهای خودآسیب رسان می زند.

بنابراین ممکن است در همه ی کودکان نمونه هایی از آسیب زدن به خود را درسنین پایین مشاهده کنید.

نکته ی قابل توجه آن است که چرا این رفتارها در گروهی از کودکان ادامه دار می شود در حالیکه در گروهی دیگر به سرعت خاموش می شود؟

در پاسخ باید گفت دسته ای از دلایل در کنار هم منجربه تداوم خودزنی کودکان می شود:

۱) عدم آگاهی کودکان از شیوه های صحیح تحقق خواسته ها منجر به استفاده از روش های ناپخته ی ابرازگری هیجانی مانند خود زنی می شود.

در این موارد، لازم است شما به عنوان والدین، شیوه ی صحیح بیان خواسته ها را به فرزندتان آموزش دهید.

به عنوان مثال در وضعیتی خودتان را هم قد کودک قرار دهید و با آرامش و منطق به او بگویید که ” وقتی بچه ای داد می زند یا به خودش آسیب می زنه، من اصلا نمی فهمم اون چی میخواد. تنها راهش اینه که اون اشکاشو پاک کنه و چیزی که میخواد رو بهم بگه تا بتونیم با هم حرف بزنیم”.

۲) عدم اقتدار والدین نیز در تداوم این نوع رفتارها بسیار موثر است.

اگر کودک بتواند با نشانه گرفتن سلامتی اش، شما را تحت تاثیر قرار دهد و از موضع اقتدار خارج کند، می توانید مطمین باشید که همیشه با استفاده از این قبل رفتارها دست به کنترل شما خواهد زد. بنابراین لازم است، مقتدرانه عمل کنید.

به این منظور، در مقابل رفتاهای خودآزارگرانه ی کودک، “واکنشی حاکی از بی توجهی” بسیار موثر است.

در حقیت لازم است به رفتارهای این چنینی کودک بی توجهی کنید.

به عنوان مثال وقتی فرزندتان خودش را به در و دیوار می کوبد، فریاد می زند و به سرش مشت می کوبد، به آشپزخانه بروید و مشغول کاری شوید تا کودک آرام شود.

سپس به او بگویید که “وقتی خودت را می زنی، متوجه درخواستت نمی شوم. پس بهتر است آرام باشی و خواسته ات را مطرح کنی”.

۳) ناهماهنگی والدینی نیز عامل اساسی در تداوم رفتارهای خودآزارگرانه ی کودک است.

اگر در مقابل خواسته های فرزدتان، واکنش های متفاوتی نشان دهید، او سردرگم خواهد شد و برای رسیدن به خواسته اش، به سمت والد سهل گیرتر متمایل می شود.

پنین کودکانی معمولا والد مقتدر را به صورت فردی بی رحم و سنگدل ادراک می کنند و با او ارتباط خوبی برقرار نمی کنند.

بنابراین در مقابل خواسته ی فرزندتان، هماهنگ عمل کنید و اجازه ندهید که او از ناهماهنگی رفتاری شما، استفاده ی سوء کند.

۴) لازم است روش های صحیح مقابله با ناکامی را نیز به فرزندتان بیاموزید.

لازم است کودکان با استفاده از ابزارهای مناسبی مانند شعر و داستان نسبت به طبیعی بودن ناکامی آگاه شوند.

همه ی ما در دنیایی پر از ناکامی زندگی می کنیم و باور به اینکه ” من همیشه می بایست موفق شوم” ، بسیار مخرب است. به کودکان آموزش دهید که ممکن است همیشه، اوضاع مطابق میل ما پیش نرود و گاهی علی رغم تلاش مان، به موفقیت نرسیم.

اگر کودکان روش های صحیح مقابله با ناکامی را بیاموزند، با احتمال کمتری به بزرگسالان متوقع و افسرده تبدیل خواهند شد.

آمارهای زیاد بزرگسالانی که با کوچک ترین ناکامی در مراسم خواستگاری، مصاحبه ی شغلی، بیکار ماندن و .. دست به خودکشی می زنند، ریشه در عدم آموزش موثر در زمینه ی ناکامی دارد.

می توانید از جملاتی مانند ” در طی این مدت دیدم که برای برنده شدن چه تلاشی کردی. تو باعث افتخاری!” و یا ” بیا برای این کار تلاش مون رو بکنیم. حالا یا میشه یا نمیشه” استفاده کنید.

با این عبارات کودک می آموزد که فرایند انجام کار، مهم تر از نتیجه است و در صورت ناکامی، راحت تر با آن کنار خواهد آمد.

کلید طلایی برخورد با کودکی که به خودزنی و تهدید، عادت کرده چیست؟

اگر روی صحبت شما با کودکی است که برای مدت ها، با استفاده از شیوه ی خودزنی به اهداف خود رسیده، مساله کمی سخت تر می شود.

در حقیقت، فرزندتان در جلد کودکی لج باز فرورفته که با پافشاری بر لجبازی به همه ی خواسته های خود رسیده است.

شما نیز سال هاست در جلد کودکی ترسان فرورفته اید که از ترس آسیب رساندن کودک به خود، خواسته های او را در اولین لحظه برآورده می کنید.

کلید طلایی تغییر در آن است که بتوانید نقش تان را تغییر دهید:

منبع : با خودزنی کودکان چگونه برخورد کنیم؟

بازدید : 139
چهارشنبه 9 فروردين 1402 زمان : 21:13

در جلسه مشاوره فوبیا به درمان فوبیا که یک اختلال شایع از بین انواع اختلالات اضطرابی است که فرد مبتلا به آن از ترس افراطی، غیرمنطقی و مداوم نسبت به یک موقعیت رنج می برد، پرداخته می شود.

موقعیت فوبیک می تواند ارتفاع، عنکبوت، انواع حیوانات (مثلا سگ، گربه، مار، عنکبوت،موش) آسانسور یا موارد دیگر باشد.

اجتناب یا فرار دائمی فرد از موقعیت فوبیک باعث اختلال در عملکرد روزانه ( کار، تحصیل یا روابط فرد) می شود که نیاز به درمان آن ضروری می باشد.

آن چه که اهمیت دارد این است که در صورت عدم درمان این اختلال، بهبود خود به خودی حاصل نمی شود و فرد نیاز به دریافت کمک تخصصی توسط روانشناس دارد.

تکنیک های مشاوره فوبیا

خوشبختانه برای فوبیا درمان های متعدد و مفیدی ابداع شده است که توسط درمانگران با تجربه در کمک به مبتلایان به فوبیا ثمربخش است.

در ادامه انواع درمان فوبیا ذکر می گردد:

درمان فوبیا از طریق حساسیت زدایی منظم

حساسیت زدایی منظم یا سیستماتیک یک روش کارامد برای درمان فوبیا است که شامل چند جزء اساسی به شرح زیر می باشد:

مرحله اول مشاوره فوبیا : آرمیدگی تدریجی عضلانی

در این مرحله به کمک روانشناس فرد مبتلا به فوبیا شروع به آرام سازی تدریجی عضلات خود می کند.

بدین صورت که فرد با رهاسازی یا انبساط عضلات و ماهیچه های ( از کف پاها شروع شده تا صورت) بدن خود متوجه تمایز بین دوحالت فیزیکی انقباض و سفتی ( در حالت اضطراب)، با رهایی و آرمیدگی می شود.

این تمرین طی زمان بندی مشخص و تقریبا شش جلسه به طول می انجامد.

مرحله دوم: تعیین سلسله مراتب اضطراب

در این مرحله فرد حیطه یا موقعیت فوبیک را برحسب شدت ترسی که در او ایجاد می کنند، درجه بندی می کند.

این سلسله مراتب اضطراب بر حسب درجه از صفر تا صد تشکیل می گردد.

مرحله سوم مشاوره فوبیا : اجرای حساسیت زدایی

در این مرحله فرد مبتلا به فوبیا در اتاق درمان روی کاناپه یا یک صندلی راحت می نشیند و شروع به تجسم یا تصویرسازی ذهنی صحنه های آرام بخش می کند.

درمانگر نیز بر اساس سلسله مراتب تهیه شده از مراجع می خواهد به تجسم موقعیت های ترس آور بپردازد.

این روند طبق اصول خاصی و با نظارت درمانگر ( به صورت تجسمی یا واقعی ) اجرا می شود.

در واقع هم زمانی و تداعی تدریجی موقعیت های ترس آور با آرمیدگی بدن و تجسم ذهنی آرامش بخش، به تدریج باعث کاهش و برطرف شدن از شدت ترس فرد و آمادگی وی برای مواجهه در موقعیت واقعی می شود.

درمان فوبیا از طریق غرقه سازی

برعکس روش حساسیت زدایی تدریجی که در آن فرد به صورت تدریجی با موقعیت فوبیک مواجه می شود،

در روش غرقه سازی مواجهه با موقعیت فوبیک غیر تدریجی و کامل خواهد بود.

مسلما چنین شرایطی باعث ترس و اضطراب شدید فرد می شود، به همین دلیل نیز این درمان در مقایسه با سایر درمان های مربوط به فوبی، میزان انصراف بالاتری نیز دارد.

در روش مواجهه که به آن درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ نیز می گویند، درمانگر ابتدا فلسفه این روش را برای مراجع شرح می دهد.

در واقع روانشناس به بیمار توضیح می دهد که چگونه جلوگیری از پاسخ یعنی اجتناب و فراری که او از محرک ترس آور دارد باعث افزایش و تدام فوبیا او گشته است.

این درمان بخصوص برای فوبیا سوشیال یا اجتماعی کاربرد دارد.

به عنوان مثال افراد مبتلا به فوبیا اجتماعی که از صحبت کردن در جمع دچار اضطراب می شوند، با اجتناب از مواجهه و قرار گرفتن در چنین موقعیت هایی ( تعاملات اجتماعی که مستلزم سخنرانی است)،

از اضطراب خود می کاهند.

درمانگر به مراجع توضیح می دهد که چگونه اجتناب و تجربه نکردن این موقعیت (علارغم ترسی که در او ایجاد می کند) در بلند مدت باعث افزایش این حالت و تداوم مشکل او می گردد.

به علاوه درمانگر به بیمار توضیح می دهد که در ابتدای مواجهه درمانی معمولا اضطراب اش افزایش می یابد اما استفاده مداوم و تکرار آن در ادامه درمان باعث کاهش و در نهایت برطرف شدن ترس می شود.

روش مواجه درمانی نیز به دو صورت تجسمی و واقعی اجرا می شود.

منبع : مشاوره فوبیا و درمان فوبیا

بازدید : 157
چهارشنبه 9 فروردين 1402 زمان : 21:12

در این مقاله نکاتی مطرح می شود که این کار را برای کودکان و والدین آسان تر می کند

آماده سازی فرزندتان برای سال تحصیلی جدید

اخرین هفته ی تابستان در حال سپری شدن است و سال تحصیلی جدید در پیش است. شما نمی توانید منتظر بمانید که فرزندتان خود به خود خودش را برای سال تحصیلی جدید آماده کند و نظم و ترتیب قبل را در پیش بگیرد. در اینجا نکاتی مطرح می شود که شما به وسیله ی آن می توانید این کار را راحت تر انجام دهید: بازگشت به مدرسه همیشه یک جابه جایی و انتقال مهم تلقی می شود.

کودکانی که برای اولین بار می خواهند وارد مدرسه شوند و یا کودکانی که می خواهند به مدرسه ی جدیدی وارد شوند باید خود را با شرایط جدیدی سازگار کنند، حتی رفتن به کلاس بالاتر نیز برای کودک مسائلی را پیش رو دارد مانند روبرو شدن با سطح تحصیلی بالاتر و درس های علمی تر، معلم جدید، و یک دایره ی اجتماعی متغیر. خبر خوب این است که با مقداری آماده سازی و سازماندهی شما می توانید اخرین هفته ی تابستان را برای کودکتان لذت بخش کنید و اولین هفته ی تحصیلی را برای خودتان و فرزندتان آسان تر سازید.

در اینجا چگونگی این کار بیان می شود:

۱- از اینکه کودکتان با مدرسه اش آشناست اطمینان حاصل کنید

اگر کودکتان سال قبل نیز در همین مدرسه بوده است این خیلی خوب است ! شما تنها لازم است تغییراتی را که امسال اتفاق می افتد را برای کودکتان توضیح دهید.

«حالا تو اولین سطح تحصیلی ات را شروع می کنی، تو باید در زمین بازی بچه ها بازی کنی، و با بچه های دیگر در سالن ناهار خوری غذا بخوری.» «حالا تو سال سومی هستی، تو هر روز باید تکالیفت را انجام بدهی.» «حالا تو وارد دوره ی راهنمایی شده ای، تو خودت باید به مدرسه بروی. نیاز است که با هم رد شدن از خیابان را تمرین کنیم.»

ولی اگر این اولین سال تحصیلی کودکتان باشد، پس لازم است که شما با کودکتان به انجا سر بزنید. حتی اگر این آشناسازی ابتدایی یک روز قبل از شروع مدرسه باشد، به مدرسه بروید و با محیط آن آشنا شوید. اگر می توانید وارد زمین بازی شوید، این یک مزیت است که کودکتان را با آنجا آشنا کنید. و اگر نمی توانید وارد زمین بازی شوید از پشت حصار زمین را به او نشان دهید و او را نسبت به آن هیجان زده کنید.

اگر ساختمان مدرسه باز است، با همدیگر وارد مدرسه شده و مکان های به خصوص مدرسه را با یکدیگر بررسی کنید. به کتابخانه سر بزنید، وارد یکی دو تا از کلاس ها شوید، از سرویس بهداشتی آنجا استفاده کنید (نیاز است که احساس امنیت نسبت به این مکان را در فرزندتان به وجود بیاورید) با انجام این کار به موفقیتی بزرگی دست پیدا می کنید. ممکن است شما فقط بتوانید وارد دفتر مدرسه شوید، شما می توانید در دفتر توضیح دهید که کودکتان تازه وارد این مدرسه شده است و می خواهد با محیط مدرسه آشنا شود و مکان های آن را بشناسد، و کارکنان مدرسه را به کودکتان معرفی کنید، هر چه کودکتان بیشتر با محیط مدرسه آشنا شود ترس از ناشناخته ها در او کمتر می شود و در اولین روز مدرسه احساس راحتی بیشتری را خواهد داشت.

۲- از هر فرصتی برای آشنایی بیشتر کودک استفاده کنید

بسیاری از مدارس برای کودکانی که اولین بار وارد آن مدرسه می شود موقعیت هایی را تدارک می بینند که کودک بتواند با آنجا آشنا شود. اگر مدرسه برنامه ی خاصی برای این منظور ندارد، از آنها بخواهید که یک روز شما و کودکتان قبل از شروع مدرسه به آنجا بروید و با معلم جدید ملاقات داشته باشید. معلم ها قبل از شروع مدرسه مشغول آماده کردن اتاقشان هستند، ولی هر معلم باتجربه ای از ملاقات با یک دانش اموز جدید و به وجود آوردن احساس خوب در دانش آموز خوشحال می شود، معلم ها می دانند که باید به دانش آموزانشان برای شروع سال تحصیلی جدید کمک کنند.

۳- کاری کنید که کودک راحت تر با معلمش ارتباط برقرار کند

همه ی کودکان نیاز دارند که از ارتباط با معلمشان در کلاس درس احساس راحتی کنند. تا زمانی که این مشکل حل نشود کودک برای یادگیری آماده گی ندارد. معلمهای با تجربه این مسئله را می دانند و شرایطی را مهیا می کنند که دانش آموز از نظر احساسی برای شروع سال تحصیلی جدید آماده گی لازم را به دست بیاورد. قطعا، اگر شما شرایطی را فراهم کنید که کودک با معلم بیشتر آشنا شود، هر کاری که می توانید در این زمینه انجام دهید: راه های زیادی برای اینکه کودکتان بتواند معلمی را که قبلا ندیده را بشناسد و این احساس در او به وجود آید که او را می شناسد.

زمانی که مشخص شد که کودکتان در کدام کلاس باید به ادامه ی تحصیل بپردازد شروع به صحبت کردن در مورد معلمش کنید تا کودک بتواند تصوری از معلمش داشته باشد.

« زمانی که تو در کلاس خانم اصغری هستی من شرط می بندم که او شما را تحت تاثیر قرار می دهد» «من مطمئنم که خانم اصغریبرای بچه ها کتاب داستان می خواند، او حتی ممکن است کتاب مورد علاقه ات را بخواند، و ما بهتر است که کتاب مورد علاقه ات را به آنجا ببریم.»

اگر شما می توانید تصویری از خانم اصغری تهیه کنید و عکس او را بالای یخچال بگذارید و برای آشنا شدن کودک با او با آن تصویر حرف بزنید.

منبع : بازگشت به مدرسه یک جابجایی مهم برای کودک

بازدید : 188
يکشنبه 21 اسفند 1401 زمان : 23:06

افسردگی نوجوانان یکی از شایع ترین اختلالات سلامت روانی در کشور و یکی از جدی ترین دغدغه های سلامت روان می باشد. نکته مثبت این است که این اختلال یکی از درمان پذیرترین اختلالات به وسیله روان درمانی و یا دارودرمانی می باشد، بنابراین جای نگرانی نیست.

تحقیقات نشان می دهد که از هر چهار نوجوان یک نفر در طول دوران متوسطه در آغاز چهارده سالگی یک بار افسردگی را تجربه کرده است. این شرایط معمولاً در صورت عدم درمان ماه‌ها به طول می انجامد. این دسته از نوجوانان در معرض خطر بالاتری از خودکشی به عنوان یکی از علل اصلی مرگ و میر قرار دارند.

روانشناس افسردگی نوجوانان

در صورت عدم درمان افسردگی نوجوانان، احتمال اعتیاد به مواد مخدر یا کناره گیری از فعالیت های عادی و گروه های اجتماعی افزایش می یابد. لذا حتی در صورت کاهش رویداد افسرده کننده این قبیل مسائل مخرب ممکن است همچنان ادامه می یابد.

تشخیص تفاوت بین فراز و نشیب های عادی دوران نوجوانی و نشانه های افسردگی می تواند دشوار باشد. مهم است که راه‌های ارتباطی را با نوجوان خود باز نگه دارید تا بفهمید که آیا قادر به مدیریت احساسات خود هستند یا برای مقابله با آن مشکل دارند. اگر علائم یا نشانه های افسردگی در زندگی آن ها مشاهده کردید از روانشناس کمک بگیرید. علائم افسردگی اغلب به خودی خود بهتر نمی شوند و تاخیر در درمان افسردگی نوجوانان ممکن است منجر به مشکلات مهم و اساسی تر شود.

طبیعی است که کودکان و نوجوانان گاهی اوقات احساس ناراحتی کنند. برای مثال، وقتی بچه‌ها یک رویداد دشوار مانند از دست دادن یکی از عزیزانشان را تجربه می‌کنند، ممکن است احساس غم و اندوه یا غم عمیقی را تجربه کنند یا برای مدتی حتی در هنگام انجام کارهایی که معمولاً از آن لذت می برند، نتوانند احساس شادی داشته باشند. با این حال این احساس طبیعی است که اندوه به مرور زمان کاهش یابد.

علت

افسردگی دارای یک علت پیچیده چندعاملی است که شامل ژنتیکی و اجتماعی می باشد.

علائم یا اختلالات بالینی نیز می توانند به عنوان پیش ساز افسردگی عمل کنند. به عنوان مثال، خلق و خوی نامناسب، اضطراب، و اختلال کم توجهی یا بیش فعالی همگی می توانند باعث ایجاد یا تشدید افسردگی شوند.

به عنوان مثال، مشکلات عصبی و رشدی می تواند منجر به شکست های اجتماعی و تحصیلی عمیق شود و به مرور بر باور، روابط بین فردی و آسیب پذیری در برابر افسردگی تأثیر بگذارد. درمان موثر طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی می تواند به طور بالقوه منجر به بهبود علائم افسردگی در طول زمان شود.

افسردگی یک اختلال خلقی است که باعث می شود غم و اندوه و علائم مرتبط با آن پس از یک رویداد دشوار شدیدتر یا طولانی تر از حد معمول باقی بماند. افسردگی همچنین می تواند بدون یک رویداد محرک رخ دهد. کودکان ممکن است افسردگی داشته باشند اگر علائم آن ها، که ممکن است شامل غم و اندوه باشد، بیش از ۲ هفته ادامه پیدا کند آن ها مبتلا به افسردگی شده اند.

درمان افسردگی نوجوانان

شیوع

افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات در ایالات متحده است و میزان آن در میان کودکان و نوجوانان در سال های اخیر رو به افزایش بوده است. از هر ۵ نوجوان، ۱ نفر در دوران نوجوانی خود دچار افسردگی و هر سال از هر ۱۱ نوجوان، ۱ نفر دچار افسردگی شدید می شود.

علائم

  • اهمیت ندادن به آینده
  • عدم علاقه به نظافت شخصی یا ظاهر
  • درگیر شدن در مصرف مواد
  • تغییر قابل توجهی در وزن یا غذا خوردن
  • کمتر صحبت می کند و کمتر از حد معمول تماس چشمی برقرار می کند
  • حتی در کارهای ساده هم انرژی یا انگیزه کمتری نسبت به معمول دارد.
  • بیشتر گریه می کند.
  • احساس گناه دارد.

درمان افسردگی در نوجوانان دختر

افسردگی در دختران نوجوان با نسبتی حدود دوتا سه برابر پسران گسترش می یابد. دلایل اصلی افسردگی در نوجوانان دختر، ناسازگاری والدین، افسردگی مادر (دراثر تعامل زیاد مادر با فرزند)، مهارت های اجتماعی ضعیف و بدبینی می باشد. والدینی که از هم جدا شده اند و باز هم مشاجره می کنند بالاترین نرخ کودکان افسرده را دارند (حدود۱۸درصد).

برای درمان افسردگی در نوجوانان دختر چه کار کنیم؟ در صورت نگرانی با معلمان و متخصص اطفال مشورت کنید.، حتما از متخصصان سلامت روان نیز برای درمان افسردگی نوجوان خود کمک بگیرید.

منبع : درمان افسردگی نوجوانان

بازدید : 216
يکشنبه 21 اسفند 1401 زمان : 23:03

اختلالات خلقی و اضطراب

  1. اختلالات اضطرابی

همه ی ما در بسیاری از موقیعت های زندگی به طور طبیعی احساس اضطراب می کنیم، رایجترین واکنش به فشار روانی و محرک تنش زا، اضطراب است.

مفهوم اضطراب

منظور از اضطراب، هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی، تنش و ترس بیان می شود.

اکثر رفتارهای اضطرابی، رفتارهای کاملا طبیعی و به صورت واکنش های سازگارانه هستند که به ما کمک می کنند تا در شرایط دشواری که برایمان پیش آمده صحیح عمل کنیم.

گاهی اضطراب آنقدر شدید یا انقدر با رویدادها و موقیعت های نامناسب همراه می شود که برای فرد مشکل ساز و ناسازگارانه جلوه می کند و به اضطراب مرضی و اختلال اضطرابی تبدیل می شود.

نشانه های اختلالات خلقی و اضطراب

  1. در اختلال اضطرابی، میزان ترس بسیار بیشتر از تهدید یا خطر است. یعنی شدت ترس با شدت تهدید تناسب منطقی ندارد (مثلا در فوبیاهای خاص: ترس از آسانسور).
  2. افراد دائما خود را در حالت ترس و نگرانی می بینند بدون آنکه علت آن مشخص باشد.
  3. ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دایما فرد را رنج می دهند، تا جایی که نمی تواند زندگی روزمره ی خود را با حالت عادی پیش ببرد.
  4. این حالت ممکن است باعث شود که فرد نتواند شغل خود را حفظ کند یا با دوستان، همسر یا اعضای خانواده روابط طولانی مدت داشته باشد.

انواع اختلالات خلقی و اضطراب

اختلال اضطراب جدایی

اختلالی روانی که در آن، فرد به علت جدا شدن از خانه یا از افرادی که به آنها وابستگی عاطفی زیادی دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، مادربزرگ، فرزندان، خواهر، برادر، همسر) به شدت مضطرب می شود.

اختلال وحشتزدگی

اختلال وحشتزدگی، یعنی حملات مکرر وحشت یا اضطراب. حمله ی وحشت زدگی عبارت است از ترس و ناراحتی شدید که در عرض چند دقیقه به اوج خود می رسد.

این حملات با بعضی سمپتوم های فیزیکی همراه هستند، از جمله: تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه، تعریق زیاد، تهوع و لرزش.

آگورافوبیا

افراد مبتلا به آگورافوبیا همیشه می ترسند که مبادا در جایی گیر بیفتند و در صورت نیاز فوری نتوانند به موقع کمک دریافت کنند، ترس از فضاهای بسته یا فضاهای باز، ترس از استفاده از انواع وسیله ی حمل و نقل، ترس از ایستادن در صف و قرار گرفتن در داخل جمعیت از این دسته اختلالات هستند.

فوبیاهای خاص

عبارتند از ترس های افراطی، غیر منطقی و مداوم نسبت به یک شیء یا یک وضعیت خاص (مثلا ترس از پرواز با هواپیما، ارتفاع، حیوانات، آمپول، مشاهده ی خون).

اختلال اضطراب اجتماعی

عبارت است ترس شدید و دایمی از موقیعت هایی که در آنها فرد، در جمع دیگران قرار می گیرد یا باید جلوی آنها کاری کند (سخنرانی کند).

افراد مبتلا به این اختلال از هرگونه موقیعت اجتماعی که فکر می کنند در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار می گیرند، می ترسند و سعی می کنند از آن دور باشند.

۲٫ اختلالات خلقی

اختلالات خلقی عبارتند از ناراحتی ها و نابسامانی های هیجانی و عاطفی که باعث می شوند فرد از درون ناراحت باشد و نتواند کارها و وظایف خود را خوب انجام دهد.

اختلالات خلقی به دو دسته ی کلی اختلالات افسردگی و اختلالات دو قطبی تقسیم می شوند.

اختلالات افسردگی

همه ی انسان ها در مقطعی از زندگی خود احساس افسردگی می کنند و معمولا می توانند علت این افسردگی را به رویدادهای مشخصی ربط دهند، تجربه هایی مثل از دست دادن شغل یا فوت بستگان نزدیک می توانند آغاز دوره ای از غم و تکرار بعضی افکار منفی شوند.

اکثر افراد می توانند این احساسهای منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی عادی خود بازگردند.

اما برای بعضی از افراد نشانه های افسردگی به مدت طولانی می ماند و در همه ی جوانب زندگی آن ها نفوذ می کند.

نشانه های هیجانی و انگیزشی اختلال افسردگی

تجربه های هیجانی افراد افسرده منفی هستند و دیگران آن ها را معمولا غمگین، نومید، پریشان، محزون، بی انگیزه، بی نشاط و دلسرد توصیف می کنند.

از تمایلات جنسی این افراد به شدت کاسته می شود.

منبع : اختلالات خلقی و اضطراب

بازدید : 154
يکشنبه 14 اسفند 1401 زمان : 21:22

باید نگذارید خیانت در زندگی مشترک وارد شود.

ویلیام گلاسر در مورد زندگی مشترک و عشق می گوید، زوج هایی که زندگی خود را با عشق و علاقه شروع می کنند باید از آن مراقبت کنند و گرنه از عشق و صمیمیت آن ها کم می شود و با گذشت زمان ممکن است زندگی آن ها به جدایی کشیده شود.

اما بسیاری از افراد صمیمت و محبت زندگی آن ها کم شده و زندگی مشترکشان به صورت یکنواخت در می آید و ممکن است به ارتباطات نامشروع روی بیاورند.

افرادی که به خیانت و روابط نامشروع روی می آورند باید توجه داشته باشند که خیانت یک روزه به وجود نمی آید و هنگامی که پای خیانت در میان است بدون شک روندی را پشت سر گذاشته و فرد روزا با شخصی رابطه نامشروع داشته است.

در این مقاله دلایل خیانت را مورد بررسی قرار می دهیم.

نبود عشق و خیانت در زندگی مشترک

خیانت به دلایل مختلفی به وجود می آید و مهم ترین آن می تواند عشق نورزیدن و نبود محبت میان زوجین باشد.

هنگامی که فرد محبت و عشق کافی از همسر خود دریافت نکند و نتواند از نظر عاطفی به درستی نیازهایش را رفع کند به احتمال زیاد وارد رابطه ای دیگر می شود تا نیازهای جنسی و عاطفی خود را رفع کند.

عشق و علاقه در ازدواج ممکن است بعد از ازدواج یا قبل از ازدواج به وجود آید، فرد باید این عشق و علاقه را حفظ کند و تلاش کند تا آن را تقویت کند، اگر برای تقویت آن تلاش نکند ممکن است به مرور زمان صمیمت و علاقه آن ها کاهش یابد.

افرادی که عاشق یکدیگر می شوند و به ازدواج فکر می کنند باید تا جایی که امکان دارد نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کنند و اخلاقیات و حساسیت های طرف مقابلشان را به خوبی بدانند و نسبت به آن ها بااحتیاط رفتار کنند تا مشکلاتی برای آن ها به وجود نیاید.

بر اساس نظر مشاوران زوجین باید آموزش های لازم را در زمینه مهارت های ارتباطی ببینند تا بتوانند مشکلات و تعارضات خود را به خوبی رفع کنند و توانایی حل مشکلات و تعارضات خود را داشته باشند و از شکستن حرمت ها و بی احترامی کردن به فرد جلوگیری شود.

برگشتن به گذشته و رابطه های قبل از ازدواج

برخی از افراد هستند با اینکه پرونده رابطه قبلی آن ها هنوز باز است اما به زندگی مشترک با یک شخص جدید فکر می کنند و بعد از مدتی زندگی خود را آغاز می کنند و آن ها با شک و دوددلی زندگی جدیدی را برای خود شروع می کنند و بعد مدتی ممکن است پشیمان شوند و به رابطه های خود پایان دهند.

اما افرادی که از رابطه قبلی دارند و هنوز رابطه گذشته خود را فراموش نکرده اند و پرونده آن باز است، ابتدا باید تکلیف خود را با این رابطه روشن کند و بعد در مورد ازدواج و شروع زندگی جدید فکر کنند.

برای ازدواج باید اهداف خود را به درستی بداند و توانایی های خود را به خوبی بشناسد تا بتواند تشخیص دهد تا چه حد آمادگی برای ازدواج دارد.

بعد از شناخت خود باید آگاهانه تصمیم جدی بگیرد و بعد از گذشت مدت زمان مشخص و هنگامی که از نظر فکری و ذهنی آمادگی لازم را پیدا کرد می تواند برای شروع رابطه جدید و آغاز زندگی مشترک اقدام کند.

خیانت و فرار از مشکلات

بر اساس نظریه مشاوران طلاق، بسیاری از انسان های ضعیف وقتی به مشکل های عمیق و اساسی در زندگی رو به رو می شود برای فرار از آن و حفظ آرامش خود ممکن است به سمت مواد مخدر و یا رابطه های نامشروع کشیده شود.

این افراد ممکن است زمانی که به مشکلات مالی، بدهی یا جروبحث های مداوم در خانه و… رو به رو می شوند ممکن است برای فرار از موقعیت فعلی خود به سیگار کشیدن، مشروبات الکی و روابط نامشروع روی بیاورند.

چنین افرادی توانایی ندارند تا مشکلات شان را به خوبی رفع کنند و مهارت حل مسئله در آن ها ضعیف می باشد و هنگامی که در شرایط سخت قرار می گیرند توانایی حل آن را ندارند و احساس ضعف و ناتوانی در آن ها به وجود می آید.

خیانت

خیانت و برآورده نشدن نیازهای عاطفی، جنسی و روانی

در زندگی زناشویی رفع نیازهای عاطفی و به دنبال آن نیاز جنسی و روانی اهمیت بسیاری دارد و اگر برآورده نشود می تواند زمینه را برای طلاق و یا خیانت به وجود آورد.

بسیاری از زوج ها در اوایل ازدواج روابط گرم و صمیمی با هم دارند اما به مرور زمان رابطه آن ها یکنواخت می شوند و ممکن است روابط سردی بین زوجین به وجود آید و درمان نشود و به همین دلیل ممکن است یکی از طرفین به سمت رابطه دیگری کشیده شود و نیازهای روانی، عاطفی و جنسی را با روابط نامشروع و خیانت کردن رفع می کنند.

منبع : ۷ دلیل که پای خیانت را به زندگی مشترک باز می کند

بازدید : 148
يکشنبه 14 اسفند 1401 زمان : 21:20

افزایش اعتماد به نفس کودکان زمانی رخ می دهد که والدین به کودک اجازه دهند احساسات خود را بیان کند و آن ها را سرکوب نکنند. همانطور که بچه ها رشد می کنند، عزت نفس آن ها نیز رشد می کند و والدین مسئول این رشد هستند. کودک با امتحان هر راه، کار، روش و مرحله ای اعتماد به نفس خود را افزایش می دهد.

هیچ پدر و مادری از داشتن فرزندی خجالتی و با اعتماد به نفس پایین خوشحال نیست و پدر و مادرها برای داشتن کودکی با ویژگی های ذکر شده هزینه های زیادی را متقبل می شوند.

به عنوان مشاور کودک و فرزندپروری باید بگویم هیچ کودکی با ویژگی هایی مانند خجالتی بودن و یا کمبود اعتماد به نفس متولد نمی شود.

باتوجه به این مساله با ادامه ی مطلب همراه باشید تا کلیدهای اساسی افزایش اعتماد به نفس کودکان را بیاموزید.


چگونه کودک مان را بدبخت کنیم؟

بدبخت کردن کودک در تمامی طول زندگی اش از فرمول بسیار ساده ای پیروی می کند. بر اساس این فرمول باید گفت ” احساس ارزشمندی را از فرزندت بگیر تا بدبخت شود”.

بر اساس پژوهش ها مهم ترین عامل موفقیت فردی، عزت نفس است کودکی که از احساس ارزشمندی برخوردار باشد در موقعیت های مختلف به خوبی عمل می کند و به موفقیت می رسد.

اعتماد به نفس نیز از ارتباط تنگاتنگی با عزت نفس برخوردار است. با این تفاوت که اگر عزت نفس را برچسب کلی قیمت فرد به خود در نظر بگیریم، اعتماد به نفس احساس توانمندی در انجام امور جزیی تر است.

به عنوان مثال ممکن است فرزندتان از اعتماد به نفس کافی برای صحبت در جمع برخوردار نباشد اما در ورزش های رزمی اعتماد به نفس بالایی داشته باشد.

نشانه های عدم اعتماد به نفس در کودکان

  • گفتن چیزهای منفی و انتقاد از خود.
  • بیش تر در مورد نکات منفی خود صحبت می کند.
  • پیشرفت های خود را شانسی یا به دلیل تلاش دیگران می داند.
  • وقتی همه چیز خراب می شود خود را سرزنش می کند.
  • فکر می کند دیگران بهتر از او هستند.
  • مدام عذرخواهی کردن
  • کناره گیری از اجتماع و گروه ها دوستی
  • به دنبال تایید از دیگران بودن و در صورتی که تایید را دریافت نکند به کار خود شک می کند.
  • اجتناب از تماس چشمی و حضور در جمع.
  • فکر می کند لیاقت خوش گذرانی را ندارد.

افزایش اعتماد به نفس کودکان #cyaiyon

تکنیک های طلایی رشد اعتماد به نفس

۱. نقاط ضعف را بشناسید

همانطور که گفته شد، اعتماد به نفس نسبت به عزت نفس، جزیی تر است. برای افزایش اعتماد به نفس کودکان، در ابتدا لازم است از خود سوال کنید، اعتماد به نفس فرزندم در کدام بخش ضعیف است؟ و دلسل ان چیست؟ آیا مورد سرزنش، تمسخر، تحقیر، تحسین بی جا قرار گرفته؟ آیا بیش از حد از او حمایت کرده ام و به توانمندی خود در انجام کار باور ندارد؟

با شناختن حیطه مشکل و ریشه یابی آن می توانید به خوبی مساله را برطرف کنید.

۲. تحسین مداوم ممنوع

اگر شما نیز از جمله والدینی هستید که وقتی موفقیت کودک در امتحانات مدرسه، مسابقات و .. را می بینید جمله ای شبیه ” آفرین به تو افتخار می کنم، تو بهترینی” را نثارش می کنید، بهتر است بدانید که در حال انجام یک اشتباه تربیتی اساسی هستید.

پس از شنیدن این جمله کودک احساس می کند “فقط در صورت باعث افتخار هستم که موفق شوم” و آن باور سرآغاز اضطراب، کمال گرایی منفی و مشکلات روانی در او خواهدشد.

چنین کودکی نمی تواند در شرایط شکست، احساس ارزش کند و ارزشمندی خود را مشروط به موفقیت می داند.

این در حالی است که زندگی عرصه ی شکست، آزمون و خطا و حرکت در سنگلاخ هایی است که تضمینی در موفق شدن برای عبور از آن ها وجود ندارد.

۳. بهتر است به جای دیدگاه نتیجه گرا، به فرایند تلاش فرزندتان دقت کنید.

مثلا در حین مطالعه برای یک امتحان به او بگویید ” می بینم که برای موفق شدن سخت در تلاشی” و در صورتی که به موفقیت کامل نرسید به او بگویید ” تلاشت در طول دوره ی امتحانات عالی بود. مهم اینه که تلاشت رو کردی و بقیه ش خیلی اهمیتی نداره”.

واقعیت آن است که بااین شیوه فرزندی “تلاش گر” تربیت خواهید کرد در حالیکه شیوه ی نتیجه گرا، فرزندی مضطرب، اهمال کار، رقابت جو و تایید طلب پرورش می دهد.

۴. سرزنش، تحقیر و تمسخر ممنوع

اگر به دنبال پرورش فرزندی منحصر به فرد و یگانه و افزایش اعتماد به نفس کودکان هستید، از سرزنش، تحقیر و یا مقایسه ی کودک با دیگران چه بهره ای خواهید برد؟

کودکان دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که در سایه ی تشویق، توجه و پذیرش بی قید و شرط، رشد می کنند.

اگر جملاتی مانند ” دوستت بازم بهتر شد، هچ وقت توی بازی ها برنده نمی شی، تو به درد این کار نمی خوری، حیف! چقد برات هزینه کردم و..” هستید، مطمئن باشید به راحتی می توانید اعتماد به نفس کودک تان را بخشکانید.

۵. نظرخواهی از کودک

فرقی نمی کند شما در حال بیرون رفتن برای یک خرید هستید، یا قصد دارید چیدمان وسایل منزل را عوض کنید و یا جلسه ای برای رعایت نظم در خانه دارید.

در تمامی موارد فوق، می توانید نظر فرزندتان را جویا شوید.

می توانید گاهی اوقات طبق سلیقه ی کودک تان لباس بخرید، وسایل را بچینید و یا در مورد راه حل بهتر شدن نظم خانه از او نظرسنجی کنید.

با این شیوه او احساس مهم بودن و ارزشمندی کرده و می تواند به خودش اعتماد کند.

به همین طریق از مسئولیت دهی به کودک متناسب با سنش نیز به منظور افزایش اعتماد به نفس کودکان استفاده کنید.

۶. عذرخواهی کنید

در صورت اشتباه، عذر خواهی کنید تا افزایش اعتماد به نفس کودکان را شاهد باشید. از این طریق فرزندتان می فهمد که اشتباه کردن امری طبیعی است و در صورت اشتباه از شما نیز عذر خواهی می کند.

البته یادتان باشد که مجبور کردن کودک به عذر خواهی در حضور جمع امری بی فایده و کاملا مخرب است

۷.برای آنها فرصت ایجاد کنید

فرزندان خود را برای شکست آماده نکنید. به یاد داشته باشید، مانند هر چیز دیگری در زندگی، گاهی اوقات شروع با قدم های کودک آسان تر است.

به دنبال فرصت های مناسب سن برای آن ها باشید تا مهارت های جدید را امتحان کنند. اگر بچه های ۶ ساله شما می خواهند آشپزی بیاموزند، دستور پخت خورشت پیچیده ای فراهم نکنید. در عوض، یک دستور غذای ساده یک قابلمه ای را پیدا کنید که می توانند در اجاق مایکروویو درست کنند. فرزندان شما این فرصت را خواهند داشت که تمام مهارت های اولیه مورد نیاز برای آشپزی را بیاموزند.

هنگامی که آنها بر مایکروویو تسلط پیدا کردند، برای دستورهای غذایی سخت تر، وضعیت بسیار بهتری خواهند داشت.

۸. مراقب قلدری یا سوء استفاده باشید

وقتی اعتماد به نفس کودک به طور ناگهانی فرو می رود، ممکن است به دلیل قلدری یا سایر نشانه های سوء استفاده باشد. اگر متوجه تغییری در فرزندان خود شدید، توجه ویژه ای داشته باشید. از آن ها بیشتر در مورد آنچه ممکن است در مدرسه یا با دوستان اتفاق بیفتد بپرسید و اگر واقعاً مورد قلدری یا بدرفتاری است، اقدامات فعالی برای رسیدگی به این موضوع انجام دهید.

۹. از اشتباهات درس بگیرید.

به یاد داشته باشید که شما نباید به آن ها بیاموزید که کامل باشند، بلکه باید به آن ها یاد دهید که به خودشان اعتماد داشته باشند. پس اشتباهات را بپذیرید. توضیح دهید که گاهی اوقات، اشتباهات راهی عالی برای یادگیری هستند و احتمالاً به موفقیت بیشتری منجر می شوند.

به یاد داشته باشید که اگر روی پاداش دادن به فرزندانتان برای تلاش و تکمیل تمرکز کنید و نه فقط به خاطر موفقیت، کودکتان یاد می گیرد که حتی اشتباهات نیز شایسته تحسین هستند.

منبع : ۱۱ تکنیک قطعی افزایش اعتماد به نفس کودکان

بازدید : 133
چهارشنبه 10 اسفند 1401 زمان : 19:38

تشخیص و دلایل افسردگی پس از زایمان و راهکارهای مقابله با آن را مطالعه کنید. زمان مطالعه ۶ دقیقه

ما معمولا افسردگی و غم را با اتفاقات و تجربیات تلخ همراه می دانیم.

از دست دادن فرزند، طلاق و جدایی از همسر، خیانت، ورشکستگی مالی، شکست عشقی و اتفاقاتی از این دست عناوینی معمول و معقول برای رخ دادن افسردگی می باشد.

اما افسردگی پس از زایمان! چیزی که با معادلات ذهنی ما جور در نمی آید…

نه اشتباه نکنید افسردگی پس از زایمان به دلیل زایمان های تلخ یا در پی بچه دار شدن ناخواسته و اجباری یا حتی با خبرشدن از داشتن نوزادی ناقص و مشکل دار نمی باشد…

اتفاقی فرخنده با تولد نوزادی خواستنی که منجر به احساس ناخواستنی و غم در دل مادر می شود. احساسی که مادر حتی از بیانش ممکن است احساس نگرانی و عذاب وجدان بکند.

تفاوت احساس غم با افسردگی پس از زایمان ؟

درصد بالایی از زنان ( حدود ۸۰ درصد ) به دلیل تغییرات هورمونی بعد از زایمان دچار یک دوره خفیف و کوتاه مدت غم می شوند که به آن غمگینی پس از زایمان می گویند.

از این میان تنها عده کمی (حدود ۱۰ درصد یعنی تقریبا از هر ۱۰۰ زن ۱۰ نفر ) دچار اختلال افسردگی پس از زایمان می شوند.

درواقع برخلاف غمگینی پس از زایمان که خفیف اما شایع می باشد، افسردگی پس از زایمان چندان شیوع بالایی ندارد.

تفاوت بین غم و اندوه شایع پس از زایمان با اختلال افسردگی پس از زایمان در شدید بودن نشانه ها و همچنین طولانی تر بودن این دوره می باشد.

در غمگینی پس از زایمان نشانه های غم و بی قراری یا گریه کردن با احساسات مثبت و شادمانه متداخل است و نشانه ها که در خلال ۱۰ روز پس از زایمان رخ داده، معمولا خود به خود از بین می روند.

در افسردگی پس از زایمان ، نشانه ها در خلال یک ماه پس از وضع حمل آغاز می شود و حتی می تواند تا ۶ ماه بعد نیز ظهورش به تعویق بیفتد.

نشانه های افسردگی پس از زایمان چیست؟

  • حس غمگینی، دلمردگی ، ناامیدی
  • احساس گناه و سرزنش خود
  • حس بی ارزشی
  • گریه کردن بیش از حد
  • حس رنجیدگی و خشم و اضطراب
  • دشواری در خوابیدن و یا پرخوابی مفرط
  • بی علاقگی به داشتن رابطه جنسی
  • تغییر اشتها ( بیش از حد خوردن یا به اندازه کافی نخوردن )
  • حس رخوت، بی حالی، خستگی زیاد
  • افکار منفی درمورد خود ، دنیای اطراف و دیگران و نیز آینده
  • انتقاد از خود: من مادر بدرد نخوری هستم و…
  • دلواپس بودن، مشکل در تصمیم گیری و قدرت تمرکز
  • اجتناب از روابط اجتماعی با دیگران و میل به تنهایی
  • جر و بحث بیشتر با دیگران، به تعویق انداختن کارها…

منبع : افسردگی پس از زایمان یک اتفاقی شیرین اما احساسی تلخ!

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 325
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1473
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 845
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2765
  • بازدید ماه : 37721
  • بازدید سال : 1805544
  • بازدید کلی : 6767746
  • <
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی